تصویر تبلیغاتی تصویر تبلیغاتی

ضمیر ناخودآگاه چیست ،۵ تکنیک تسلط بر باور های ذهن

ضمیر ناخودآگاه چیست ،5 تکنیک تغییر باور های ذهنی

سیستم ثانویه قدرتمندی است که همه چیز را در زندگی شما اداره می‌کند. یادگیری بین ضمیر خودآگاه و ضمیر ناخودآگاه یک ابزار قدرتمند در راه موفقیت، شادی و ثروت است.
ضمیر ناخودآگاه یک بانک اطلاعاتی برای همه چیز است، که در ذهن آگاه شما نیست.

ضمیر ناخودآگاه باورها، تجربیات قبلی، خاطرات و مهارت‌های شما را ذخیره می‌کندهمه چیزهایی که دیده‌اید، انجام داده یا فکر کرده‌اید نیز در آن وجود دارد.
همچنین سیستم راهنمای درونی شماست.

زیگموند فروید، روانکاو مشهور معتقد بود که رفتار و شخصیت از تعامل مداوم و منحصر به فرد نیروهای روانی متضاد ناشی می‌شود که در دو سطح مختلف آگاهی عمل می‌کنند: آگاه و ناخودآگاه . او معتقد بود که هر یک از این قسمت‌های ذهن نقش مهمی در رفتار مؤثر ایفا می‌کند.

ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه

ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خودآگاه دو طرفه است. هر زمان که ایده یا احساسی، خاطره یا تصویری از گذشته دارید، این ضمیر ناخودآگاه است که با ذهن خودآگاه شما ارتباط برقرار می‌کند.

حتما شنیده اید که انسانها فقط از بخشی از مغز خود استفاده می کنند؟
خوب ، این بیشتر از همه به خاطر ضمیر ناخودآگاه است. دانشمندان هرگز آن را عمیقاً مطالعه نکرده اند و ما هنوز در مورد آن اطلاعات کافی نداریم.
اما ما می دانیم که می تواند تقریباً همه کارهایی را که انجام می دهیم را اجرا و کنترل کند.

به عنوان مثال ، وقتی مدیتیشن می کنید و شروع به کنترل نفس می کنید ، کنترل را از ضمیر ناخودآگاه پس میگیرید و به ذهن خودآگاه خود می دهید.

قدرت ذهن شما فراتر از آن چیزی است که تصور می کنید.

ضمیر ناخودآگاه چیست

Iceberg Unconscious mind - ضمیر ناخودآگاه چیست
ضمیرناخودآگاه را مانند یک کوه یخی مانند تصویر بالا در نظر بگیرید

ضمیرناخودآگاه منبع همه ی ذخیره های اندیشه، آگاهی ها، رفتارها، و احساسات خوشایند یا ناخوشایند مثل دردها و اضطرابها و ترس ها است.
همه اینها به صورت اطلاعاتی قوی در ضمیرناخودآگاه گردآوری می شوند. فکرها، اندیشه ها، و رفتارهای غالب به مرور زمان با تکرار وارد ضمیرناخودآگاه می شوند و بدون آنکه خود فرد متوجه شود از آنها برای بقا استفاده می کند.

ضمیرناخودآگاه درک و هوشی ندارد بلکه کار ضمیرناخودآگاه فقط زنده نگه داشتن انسان است.

هر اطلاعاتی که در آن ذخیره شده باشد را حفظ می کند و همان را در صورت لزوم به شما عرضه می کند به همین دلیل است که ضمیر ناخودآگاه را  قویترین منبع مدیریت ذهن میدانند.

بیشتر افراد فکر می کنند که به صورت آگاهانه زندگی می کنند در صورتیکه بر اساس تمام برنامه هایی که در ضمیرناخودآگاه ذخیره و برنامه ریزی شده و تبدیل به باور های آن ها شده است تصمیم میگیرند و اقدام میکنند.

بد نیست مثالی برای روشن شدن عملکرد ضمیر ناخودآگاه بزنیم :

به طور مثال زمانی که شما می خواهید بند کفشهای خود را برای اولین بار ببندید خیلی تلاش می کنید آگاهانه این کار را انجام دهید، تمام توجه ذهن آگاه را به بستن بندها می دهید.
یا زمانی که برای اولین بار پشت فرمان اتومبیلی می نشینید تمام حواس خود را به صورت آگاهانه به یادگیری رانندگی می دهید.

درست است بعد از مدتی دیگر بدون آنکه متوجه بشوید بند کفشاهایتان را می بندید و خیلی راحت بدون آنکه توجهی به دنده اتومبیلتان داشته باشید به راحتی رانندگی می کنید.
این دو مثال بارز کاملا شما را آگاه می کند که تمامی کارهایی که در طول شبانه روز انجام می دهید با توجه به اطلاعاتی هست که در ضمیرناخودآگاه شما گرد آوری شده اند انجام میشود.

شکل گیری ضمیر ناخودآگاه

تمامی اطلاعاتی که از زمان کودکی تا به امروز با توجه به الگوهای خانواده و محیط اطراف دیده ایم ،شنیده ایم و تجربه کرده ایم، در لایه های عمیق ضمیر ناخودآگاه مان به صورت آرشیوی از باورهای سخت و مقاوم جمع آوری شده اند.
امروز هر کاری را می خواهیم انجام دهیم یا در مورد هر چیزی نظری بدهیم به صورت ناخودآگاه به آرشیو خود مراجعه می کنیم و بر اساس همان برنامه های قبلی عمل می کنیم. درست مثل بستن بند کفشها.

ضمیرناخودآگاه هیچ فرقی بین خوشبختی و بدبختی، ثروت و فقر، موفقیت و عدم موفقیت نمی گذارد، بلکه همان اطلاعاتی که به مرور زمان، به ضمیرناخودآگاه توسط خود فرد داده می شود را هر روز و هر لحظه برای شخص یادآور می کند

ضمیرناخودآگاه در قسمت نیمکره ی راست مغز قرار دارد که از حساسیت بالایی برخوردار است.
کار این قسمت مربوط می شود به: کنترل احساسات و هیجانات، خلاقیت، ایجاد هماهنگی در گفتار و آهنگ کلام، کنترل زبان بدن، ایجاد رویا و تصویرسازی، حفظ و کنترل حافظه ی بلند مدت و …

جالب است بدانید اگر امروز خوشبخت هستید یا ناامید، ثروتمند هستید یا در حال تلاش بیش از حد برای دست یابی به هدفی کوچک یا بزرگ،
اگر به بیراهه رفته اید و به دنبال کورسویی از نور هستید، همه اینها به برنامه هایی هست که به صورت باورها و اعتقادات شما در ضمیرناخودآگاه شما حک شده است.

همان طور که با تکرار وقایع و اندیشه ها این اطلاعات را در ضمیرناخودآگاه جمع آوری کرده اید همین طور هم با تکرار نوع دیگری از اندیشه ها و افکار و رفتارها می توانید اطلاعات ضمیرناخودآگاه تان را تغییر دهید.

 

عملکرد ضمیرناخودآگاه بر زندگی افراد

عملکرد ضمیرناخودآگاه بر زندگی افراد

 

شاید تا به حال برایتان اتفاق افتاده است که در خیابان در حال راه رفتن هستید و سانحه ای ناراحت کننده را میبینید.
شاید ضربان قلبتان بالا برود شاید غمگین شوید با وجود آنکه این اتفاق برای شما نیفتاده است اما شاید تا مدتها آن صحنه را به یاد بیاورید، یا در حال دیدن فیلم ترسناکی هستید و با وجود آنکه می دانید فقط یک فیلم در حال پخش شدن هست اما باز هم می ترسید و دلهره دارید.

آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که چرا با دیدن سانحه یا فیلم ترسناک یا اتفاقی ناراحت کننده که هیچ کدام از اینها برای شما رخ نداده است، ولی اثراتی منفی و رنج آور برایتان به وجود می آورد؟

دلیل این است که ضمیرناخودآگاه شما فرقی بین واقعیت و تخیل، زمان و مکان و چیزی که به شما مربوط نیست را نمی داند.
وقتی شما در حال دیدن فیلمی غمگین و ناراحت کننده هستید، سراسر وجودتان پر از رنج می شود، ضمیرناخودآگاه شما متوجه این موضوع نیست که شما در حال دیدن فیلم هستید بلکه او باور می کند که این اتفاق برای خود شما افتاده یا در حال افتادن است برای همین حس شما را به سمت غم می برد.

ضمیرناخودآگاه فاقد عقل و هوش است اما به صورت خیلی نامحسوس با قدرت بسیاری که دارد همه چیز را تحت کنترل میگیرد.
دانشمندان و کاشفان بسیاری بوده اند که به دنبال کشف چیزی روزها و ماهها و سالها وقت گذاشته اند و ناگاه در یک لحظه متوجه شده اند که چه باید بکنند.

قدرت ذهن ناخودآگاه

ضمیرناخودآگاه در هر لحظه به دنبال شواهدی هست که شما را به آنچه باور دارید برساند.
اگر به این فکر کنید که در شغل دلخواهتان پیشرفتی نخواهید کرد و این فکر را مدام تکرار کنید و آن را تبدیل به باورهای خود کنید پس ضمیرناخودآگاه شما را به سمت مسیرهایی خواهد برد که به شما ثابت کند که خوب نیستید.

برعکس اگر مدام فکر کنید که در شغل دلخواه خود پیشرفت خواهید کرد و به مقام عالی می رسید با تکرار این فکر باوری عالی ساخته اید و ضمیرناخودآگاه شما شواهدی را به شما نشان خواهد داد که شما را در مسیر موفقیت شغلی قرار می دهد.

به گفته ی دانشمندان انسان فقط از ده درصد مغز خود استفاده می کند و نود درصد دیگر تحت کنترل ضمیرناخودآگاه است. و با توجه به قدرت بسیاری که ضمیرناخوداگاه دارد می توان باورهایی که در این قسمت از مغز قرار گرفته است را به سوی موفقیت پیشرفت و سعادت ابدی تغییر دهیم.

حتما شنیده اید که برخی از روانشناسان و اساتید عرصه ی موفقیت می گویند که آگاهانه زندگی کنید این به چه معناست؟
ما باید برای دستیابی به اهداف و خواسته هایمان بین ضمیرآگاه و ناخودآگاه هماهنگی و همسویی ایجاد کنیم. تا به راحتی بتوانیم به خواسته هایمان دست یابیم.

این بدان معناست که وقتی هدفی را مشخص کردیم به صورت آگاهانه هر فکری یا عملی که داریم را در ضمیرناخودآگاه جستجو کنیم و به صورت آگاهانه و بدون غرض ورزی، باور اشتباهی که باید تغییر کند را تغییر دهیم و به این شکل بین ضمیرآگاه و ناخودآگاه هماهنگی ایجاد کنیم.

راه های تغییر ذهن برای رسیدن به آرزوها

حالا با توجه به آنچه در این مطلب به آن اشاره شد دریافتیم که برای استفاده از قدرت ذهن برای رسیدن به آرزوها ضمیرناخودآگاه قدرتمندترین عاملی است که می تواندما را  موفق کند.

افرادی که موفق و خوشحال هستند کسانی اند که به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه بر زمین ناخودآگاه خود مسلط شده اند و ذهن ناخودآگاه خود را برنامه ریزی مجدد کرده و به موفقیت دست یافته اند.
هر انسانی که بخواهد می تواند ضمیرناخودآگاه خود را دوباره برنامه ریزی کند این مسئله فقط مختص دانشمندان و افراد مشهور نیست بلکه هر انسانی می تواند از قدرت ذهن خود برای نیل به اهداف بزرگ و کوچکش استفاده کند.

راهکارهایی برای تغییر برنامه ذهن نیمه هوشیار وجود دارد که می تواند ضمیرناخودآگاه شما را به راحتی تحت کنترل در آورد:

۱ – هیپنوتیزم

هیپنوتیزم یکی از قدرتمند ترین روش های تغییر باور و برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه است میتوانید با فایل های صوتی خود هیپنوتیزم در منزل ذهن خود را مجددا برنامه ریزی کنید .
همان طور که گفته شد ضمیرناخودآگاه فرقی بین واقعیت و تخیل و درست و غلط را نمی داند.

زمانیکه ذهن در حالت خواب مصنوعی قرار می گیرد خیلی راحت می توانیم با توجه به پایین آمدن سطح هوشیاری ذهن، و قرار گرفتن در حالت آلفای ذهنی با تصویرسازی ها و القاها بر روی ضمیرناخودآگاه اثر بگذاریم.

زمانی که شما در حالت آلفا ،هیپنوتیزمی هستید احساس شما نیز در ارتباط قرار می گیرد و ضمیرناخودآگاه فکر می کند که همه چیز حقیقی هستند و به مرور زمان و تکرار تمرینات ذهن کاملا تغییر کرده و در بیشتر موارد حتی نکته های منفی که در لایه های عمیق ذهن پنهان شده بودند را، فراموش خواهید کرد.

۲ – جملات تاکیدی

امروزه نویسندگان و اساتید موفقیت جهان، همچون اسکاول شین، لوییز هی و …بر روی جملات تاکیدی و انگیزشی بسیار پافشاری می کنند.
به طوریکه فلورانس اسکاول شین جملات تاکیدی که در کتاب چهار اثر توضیح داده است زندگی افراد زیادی را تحت تاثیر قرار داده است.
ویاعتقاد دارد  وقتی با تکرار فکر و اندیشه و عمل، باوری مقاوم در ضمیرناخودآگاه شکل می گیرد پس همان طور هم با تکرار مکرر جملات رفته رفته آن جملات را به صورت فکری غالب در ضمیرناخودآگاه قرار میگیرد.

۳ – مثبت اندیشی

مثبت اندیش باشید ، افراد موفق و خوشبخت را افرادی دور از ذهن ندانید فکر نکنید که آنها از جایی دیگر آمده اند آنها هم مثل همه انسانهای دیگر هستند.
با افراد موفق دوست شوید در مورد نحوه ی دستیابی به اهدافشان سوال کنید. معجزه را خواهید دید.

۴ – اهداف کوچک انتخاب کنید

برای ابتدا هدفهای کوچک انتخاب کنید مثل پختن یک کیک یا خواندن یک کتابی که ماههاست می خواهید آن را بخوانید ، کتاب را بر دارید و شروع به خواندن کنید به صورت آگاهانه این کار را بکنید یا به نوعی خود را مجبور به عمل کنید، در ابتدا ضمیرناخودآگاه مقاومت می کند اما وقتی آگاهانه رفتار کنید به جای آنکه به دنبال بهانه ها باشید، عمل می کنید و نتیجه می گیرید.

اهداف کوچکی که انجام می دهید کم کم به صورت تفریحی عالی برایتان در می آید سپس ذهن به دنبال چیزهای بزرگتر برای موفقیت های بزرگتر می گردد.
حالا ضمیرناخودآگاه در حال تغییر هست و کم کم مقاومت را کنار می گذارد و به دنبال اتفاقات مثبت و خوشایند می گردد.
وقتی ذهنتان به سمت خوبی ها و موفقیت ها سوق داده شود به همان تثبیت شده، حالا دیگر حتی اگر خودتان هم بخواهید نمیتوانید به سادگی منفی باشید.

۵ – بنویسید

این تمرین از اهمیت بالایی برخوردار هست. کاغذ و قلمی بر دارید و شروع به فکر کردن کنید.
کارهایی که تا به حال خواهانش بوده اید که انجام دهید و انجام نداده اید را بنویسید. اهدافی که داشته اید و به آنها دست نیافته اید را بنویسید.

اگر از چیزی ترس دارید و این موضوع باعث استرس و اظطراب شما شده است را بنویسید.
با نوشتن تمامی وسواسهای فکری و هر چیزی که باعث عدم تمرکز ذهنتان هست و همچنین علت همه ی کارهایی که انجام داده و موفق نشده اید را کشف خواهید کرد.

ضمیرناخوداگاه از بدو تولد در وجود ما قرار دارد و از همه چیز آگاهی دارد این ما هستیم که بذر افکار و اعمال نادرست و یا مثبت را وارد ضمیرناخودآگاه خود می کنیم.
با نوشتن ضمیرناخودآگاه شروع به فعالیت می کند و هر حقیقتی که در لایه عمیق ذهن پنهان شده، به سطح می آید و شما جواب بسیاری از سوالهای خود را می گیرید.

۶ – مراقبه و مدیتیشن

یکی دیگر از روشهایی تاثیر بسیار مثبتی بر ضمیرناخودآگاه می گذارد انجام تمرینات مراقبه و مدیتیشن هست .
در روز ده دقیقه از زمان خود را به انجام تمرین مدیتیشن بدهید که تمرکز ذهن بالا برود با بالا رفتن تمرکز ذهن، جسم و روح شما در آرامش قرار می گیرد.
در این حالت آرامش ، خیلی راحت می توانید برنامه های جدید و مثبت را به ضمیرناخوداگاه تلقین کنید.

۷ – مطالعه زندگینامه افراد موفق

اغلب افراد جوامع مختلف فکر می کنند که انسانهای موفق کسانی هستند که ماورای اندیشه ی حاکم بر جهان عمل می کنند
که این طور نیست اگر آنها توانستند پس شما هم می توانید.

با مطالعه زندگینامه افراد موفق متوجه خواهید شد که اکثر این افراد در ابتدا زندگی های معمولی و یا حتی فقیرانه ای داشته اند اما با توجه به دانشی که از ضمیرناخودآگاه خود به دست آورده اند تصمیم به برنامه ریزی ذهن خود کرده و با ایمان راسخ زندگی و ذهن خود را تغییر داده اند .

 


منبع محتوا:

ncbi.nlm.nih.gov psychologytoday


برچسب:

,

مریم رضایی

نقش: نویسنده

مهم نیست که انسان چه اندازه می داند، چه چیز کسب کرده و چگونه پرورش یافته، مهم این است که دانسته خود را چگونه بکار می برد

2.7 3 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
یاسین

واقعا عالی بود

کپی رایت 2024 متا راز
تمامی حقوق وب سایت متعلق به متا راز می باشد.
Whatsapp
1
0
دیدگاه شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x