تصویر تبلیغاتی تصویر تبلیغاتی

خلاصه کتاب سینوهه؛ پزشک مخصوص فرعون به قلم میکا والتاری

خلاصه کتاب سینوهه؛ پزشک مخصوص فرعون

کتاب سینوهه یکی آثار بسیار بزرگ و ارزشمند ادبیات در جهان را خواهید خواند. این رمان تاریخی زندگی پزشک ویژه فرعون را در مصر باستان را روایت می کند؛این کتاب برای اولین بار در سال ۱۹۴۵ به چاپ رسید و تا به امروز به ۴۱ زبان دنیا ترجمه شده است.

این کتاب را میتوان از پرفروش ترین کتاب های جهان دانست.همچنین سینوهه جزء رمانهای تاریخی ای می باشد که بسیار به تاریخ باستان وفادار است، اما چیزی که این کتاب را از بقیه کتابهای مشابه خود بهتر می کند، گفتن این اطلاعات تاریخی به صورت داستانی دقیق و پر جزئیات است.

سینوهه شما را به ۱۳۵۰ سال قبل از میلاد مسیح در مصر می برد و همه چیز را به شما نشان می دهد!

در این کتاب تنها قرار نیست تنها زندگی پزشک فرعون را بشنوید، کتاب شما را در زندگی مردم و حاکمان آن دوره مصر قرار می دهد و درسها یا تجربیات این افراد به ما نشان می دهد.

داستان این کتاب به گفته اولین مترجم آن به فارسی “ذیبح االله منصوری” از خاطرات مستندی تاریخی است که در یکی از حفاریهای نزدیک اهرام ثلاثه مصر کشف شده است و اولین بار توسط میکا والتاری از فنلاند ترجمه و به چاپ رسیده است.

خلاصه کتاب سینوهه

خلاصه کتاب سینوهه

مقدمه
میتوان داستان سینوهه را از بسیاری جهات مورد بررسی قرار داد، این داستان از نظر صحت تاریخی اطلاعات نسبتا درستی به ما می دهد، اطلاعاتی که مورد تایید کنگره مصرشناسان قاهره است.

البته باید توجه داشته باشید اطلاعاتی که از دوران باستان با نوشته های قدیمی تا به امروز رسیده است، معمولا همراه با اغراق و افسانه سراییهایی هستند، کتاب سینوهه نیز از این موضوع مستثنی نیست و افسانه گویی در آن به خوبی دیده می شود.

بسیاری از افراد نویسنده کتاب را یک باستان شناس می شناسند اما جالب است بدانید نویسنده کتاب هرگز به مصر سفر نکرده است، میکا والتاری در مورد این موضوع می گوید:” من در مصر زندگی کرده ام با اینکه هرگز آنجا را ندیده ام!”

خلاصه داستان سینوهه

سینوهه نوشتن خاطرات خود را در سال سوم تبعید به دستور دوست سابقش فرعون هورم هب آغاز می کند.

سینوهه پسر سنموت، پزشک افراد فقیر در طبس، و همسرش کیپا است که زمانی او کوچک بود، او را در یک قایق کوچک پیدا کرده و به فرزندی می گیرند و نام یک شخصیت افسانه ای به اسم سینوهه را بر رویش می گذارند.
سینوهه در حالی که هنوز کودک است، شروع به یادگیری پزشکی می کند، باید در مورد شغل تصمیم بگیرد، سنموت او را به مدرسه معبد می فرستند، اما نمی تواند هزینه آن جا را پرداخت کند.

 

سینوهه را به یک کشیش مهربان به نام اونه می سپارد، سینوهه در آن جا متوجه آن می شود که از نظر ظاهری بیشتر به اشراف زادگان شبیه است.
کاهنان آمون تحصیلات عالی را در طبس کنترل می کنند و پسران باید قبل از بازگشت به خانه واجد شرایط پایین ترین درجه موبدی باشند.

 

سینوهه دو سال در آن جا می ماند، او از همکلاسیها دوری می‌کند و به موبدها بی‌اعتماد می‌شود، وقت خود را معمولا با کپی کردن متنهای بزرگ و سخت می گذراند و از نظر روحی سرکش و افسرده می‌شود.

سینوهه شروع در آن جا با بی ایمانی مبارزه می کند، گفته می شود که برای تمام کردن آموزش معبد باید آمون را ببینید( خدای مصر باستان) او تظاهر می کند که صدای آمون را شنیده است، ولی از بی تقوا خود نارحت است، او بعد از این در قصر به عنوان پزشک شروع به کار می کند.

 

پس از مدتی در آن جا فرعون می میرد و آمنهوتپ پسر او فرعون جدید مصر می شود، پزشکانی که در کار خود شکست خورده باشند با بد نامی در آن جا مجبور به زندگی هستند و با آنها بد رفتاری می شود.
در آن جا توسط خدمتکارها با سینوهه نیز بدرفتاری می شود، او از قصر بیرون می رود، در این جا متوجه مرگ پدر و مادری که او را بزرگ کرده اند می شود و بعد از آنجام کارهای ترحیم به سمت سوریه حرکت می کند.

 

سوریه از نظرات بسیار با سرزمین مصر متفاوت است، سینوهه در آن جا عملها و درمانهای خوبی انجام می دهد و به ثروت و شهرتی در آن منطقه دست می یابد.
سینوهه بعد برای برای دیدن جنگ و هورمهب به اورشلیم می رود و بعد به سمت لبنان می رود باز می گردد.

 

در آن جا مورد استقبال مردمی قرار می گیرند که نگران جنگ طلبی فرعون هستند، پزشکان آنجا ماهر هستند و به سینوهه را به پزشکی بهتر مبدل می کنند، سینوهه برای اولین بار وقتی جمجمه مردی را باز می‌کند و تومور را برمی‌دارد، به شهرت بسیاری دست می یابد.

سفر سینوهه به بابل

سینوهه بعد از آن به بابل می رود در آن سرزمین تجارت، با جذب مردم از همه ملل جریان دارد، سینوهه در آن جا به قصر احضار می شود.

در این بخش سینوهه به خواطر دختری که از آن خوشش آمده به سمت شهری به اسمهاتی می رود، در در آن جا دختر او را پیش کاهنی ترسناک می برد که فردی بسیار دیندار است، مدتی بعد سینوهه از دختر می خواهد که با او ازدواج کند و در همان جا به شکل غیر رسمی با هم ازدواج می کنند.

 

سینوهه در سه سال خارج از کشور با کسب دانش و تجربات خوب و بد بزرگ تر می شود بعد متوجه فکر شوم حمله به مصر به خواطر مشکلات این سرزمین می شود و تصمیم می گیرد آن را به هورمهب گزارش دهد اما قبل از سفر با شاهزاده سوری آزیرا اشنا می شود و او را درمان می کند.

 

هورمهب و سینوهه هم را در طبس(مصر) می بینند، او به مصر برموگردد و در محله کودکی خود مکانی برای درمان درست می کند.

 

سینوهه در گذشته برده ای داشت به نام کاپتا که او را آزاد کرده بود، در آن جا متوجه می شود که برده ی قبلش تبدیل به تاجر شده و شراب خانه ای به اسم دم کروکدیل تاسیس کرده است، در این جای داستان سینوهه با دختری به نام مریت ازدواج می کند.

در این زمان فرعون جدید به نام آخناتون در مصر به حکومت می رسد، او به یکتاپرستی بر اساس خدای خورشید اعتقاد دارد و اصلاحاتی را در حکومت انجام می دهد؛ از نظر او همه مردم برابر هستند و دیگر برده و ارباب وجود ندارد.

 

سینوهه به طبس می رود تا مجسمه های خدایان مصری را بشکند و به هورمهب قول حمایت مالی و غلات می دهد، او کاپتا را می‌بیند که لباسی شبیه به فقیران می‌پوشد و به حامیانش یادآوری می‌کند که یک برده سابق است.
اما بسیاری مخالف او بودند و به دنبال تعییر این قانون و جنگ با سوریه بودند، در این میان سینوهه جذب آموزه های فرعون می شود و به دربار شاه راه پیدا می کند.

 

در این جا جنگی بین اخناتون و موبدان در می گیرد و سینوهه با تمام وجودش می جنگد، اما در نهایت موبدان پیروز می شوند، جنگی که سینوهه در آن زن و یکی از پسرانش را از دست می دهد.
در این بخش کتاب فرعون با زهری که سینوهه درست کرده می می میرد و بعد از مدتی سینوهه متوجه می شود که از خون سلطنتی دارد و فرزند آمنهوتب سوم است.

 

پس از مرگ آخناتون، هورمهب با تمام نیرو از جمله سینوهه و کاپتا به به کشور موریاتی (بزرگ ترین همسایه مصر) حمله می کند؛ در میان این پناهندگان و اسیران جذب نیروی خود می‌کند، و با ارابه های میتانی که قبل تر به دست آورده بود، در صحرای سینا، او نیروهای خسته را وادار می کند تا موانعی را آماده کنند که هزینه زیادی برای میتانیها در زمان حمله داشته باشد.

 

در جنگ اول میتانیها مردان بسیار کمتری را نسبت به مصریها از دست می دهند، اما عقب نشینی آنها به شهرهای سوریه را به سربازان مصری علیه میتانی جرأت زیادی می دهد در ادامه جنگ مصریها پیروز می شوند و پایتخت میتانی را تصرف می کنند.
پس از شکست آن کشور و اعدام پادشاه و خوانواده اش پیمان صلحی با آن کشور می بندد.

 

پس از آن هورمهب مخالفان خود را از میان می برد و به حکومت مصر می رسد، در همان موقع سینوهه ضعیف تر از همیشه است و تنها کاپتا برده ای که آزاد کرده بود او را همایت می کند.

سینوهه در این زمان شروع به مخالفت با هورمهب دوست قدیمی خود می کند، فرعون هورمهب هم سینوهه را به سواحل دریای سرخ تبعید می کند.

توضیحاتی در مورد خلاصه کتاب سینوهه

در مورد کتاب سینوهه باید این موضوع را خاطر نشان کرد که نگارشها و جزئیات بسیار دقیق و ریزبینانه در داستان کتاب از جمله جذابیتهای اصلی کتاب است، در این خلاصه داستان نوشته شده سعی شده که داستان اصلی با جزئیات بسیار محدود قرار داده شود.

همچنین یکی از موارد دیگری هم که در این خلاصه نویسی از داستان گفته نشده افسانه سراییهای درون کتاب است در بسیاری از بخشهای کتاب شخصیتهای واقعی یا غیر واقعی را مانند یکی از اساطیر الهی تعریف کرده است، که در این خلاصه کتاب به این شکل به داستان پرداخته نشده است.

یکی از این اساطیر خدای کرت( ماری با سر شبیه گاو!) است که سینوهه متوجه می شود این خدا توسط همان کاهن که سینوهه به خاطر دختر مورد علاقه اش دیده بود کشته شده است.

تکه هایی در باب کتاب سینوهه

کتاب سینوهه به پر از جملات آموزنده است، جملاتی که در یک داستان کامل و غنی به خوبی به واژه هایی مانند نجات ، سروشت، برابری، حماقت و غیره می پردازد، جملاتی ارزشمند که می تواند باعث رشد در افراد شود.
در این بخش، چند تا از تکه های زیبا و آموزنده  کتاب سینوهه را برای شما قرار داده ایم.

 

• آنها می‌گفتند هر نوع هنر که بر خلاف قوانین خدای آمون باشد کفر است و هر هنرمند که شکلی تصویر کند یا مجسمه‌ای بسازد که با اصول هنری آمون مطابقت ننماید سزایش مرگ است.

ما هنرمندان واقعی و صمیمی که در هنر عقیده به آزادی داشتیم، چون نمی‌توانستیم خود را با محیط تطبیق کنیم، و از حماقت پیروان خدای سابق تبعیت نماییم گرسنگی می‌خوردیم و آبجو می‌نوشیدیم و بعضی از اوقات حتی آبجو هم نصیب ما نمی‌شد، ولی امروز آزادیم و می‌توانیم به آزادی مشغول هنر خود شویم و هرچه می‌خواهیم به وجود بیاوریم.

 

• دانایی مثل تیزاب است و قلب انسان را می‌خورد و مرد دانا نمی‌تواند مثل دیگران نادان شود و خود را به حماقت بزند؛ کسی که به‌ذاته احمق است، از نادانی خود رنج نمی‌برد، ولی آن کس که حقیقتی را دریافته نمی‌تواند خود را همرنگ احمق‌ها نماید.

 

• من وقتی فرعون را با آن وضع دیدم متوجه شدم که قدرت این جهان به قدری ناپایدار است که فرعون در بستر بیماری و مرگ، با فقیرترین اشخاص که در دارالحیات تحت معالجه قرار می‌گرفتند و می‌مردند، فرق نداشت.

 

• حقیقت مثل یک کارد برنده و یک زخم غیرقابل علاج است و به همین جهت همه در جوانی از حقیقت می‌گریزند و عده ای خود را مشغول به باده گساری و تفریح با زنها می‌کنند و جمعی با کمال کوشش در صدد جمع آوری مال بر می‌آیند

تا اینکه حقیقت را فراموش نمایند و عده ای به وسیله قمار خود را سرگرم می‌نمایند و شنیدن آواز و نغمه های موسیقی هم برای فرار از حقیقت است؛

 

تا جوانی باقیست ثروت و قدرت مانع از این است که انسان حقیقت را درک کند ولی وقتی پیر شد

حقیقت مانند یک زوبین از جایی که نمی‌داند کجاست می‌آید و در بدنش فرو می‌رود و او را سوراخ می‌نماید و آن وقت هیچ چیز در نظر انسان جلوه ندارد و از همه چیز متنفر می‌شود برای اینکه می‌بیند همه چیز بازیچه و دروغ و تزویر است آن وقت در جهان بین همنوع خویش، خود را تنها می‌بیند و نه افراد بشر می‌توانند کمکی به او بکنند و نه خدایان.

بخش هایی از کتاب سینوهه

بخش هایی از خلاصه کتاب سینوهه

• قلب انسان آنقدر احمق است که همیشه به آینده امیدوار است و از اشتباهات گذشته درس نمی‌گیرد و تصور می‌کند که فردا باید بهتر از امروز باشد.

• خدای دروغگو سابق خواهان بدبختی و گرسنگی فقرا و تقویت اغنیا بود و تمام مقررات خود را طوری وضع می‌کرد که توانگران سال به سال غنی تر شوند و فقرا در بدبختی و گرسنگی باقی بمانند.

• ممکن است که لباس و زبان و رسوم و آداب و معتقدات مردم عوض شود ولی حماقت آنها عوض نخواهد شد.

• من از اشخاص پرسیدم که آیا ممکن است راهنمایی نمایند و خدایی را به من نشان بدهند و من بتوانم او را بپرستم و به او هدیه بدهم؟

و آنها گفتند که خدای فرعون به نام آتون را بپرست، پرسیدم: این خدا برای چه زندگی و خدایی می‌کند؟ به من جواب دادند که خدای آتون به وسیلهٔ حقیقت زندگی و خدایی می‌کند و من فهمیدم که این خدا به درد من نمی‌خورد؛

زیرا خدایی که بخواهد با حقیقت زندگی و خدایی کند، به طور حتم یک خدای ساده و بی‌اطلاع است. وگرنه می‌فهمید که حقیقت چیزی است که هرگز قابل اجرا نیست.

 

 دانش نباید در برابر قدرت سر خم کند

• هیچ چیز در این دنیا کامل نیست. پوسته ی هر نانی سوخته است، هر میوه ای کرم خود را دارد. به همین دلیل هیچ عدالت کاملی وجود ندارد؛ حتی کارهای خوب پیامدهای ناگواری دارند و بهترین انگیزه ها ممکن است منجر به مرگ و شکست شوند

• آزادی واژه ای است با معانی بسیار؛ هر کس از بیان این واژه منظوری را می‌رساند، اما تا زمانی که آزادی حاصل نشود، هیچ یک اهمیتی ندارد.

• گفتم هورمهب چطور می‌شود که یک قوش که بالای سرت پرواز می‌کند می‌تواند تو را از گزند تیرها و شمشیرها و نیزه ها و گرزها محافظت کند؟

 

هورمهب گفت من تصور نمی‌کنم که محافظ من این قوش باشد، بلکه این قوش فقط علامتی است که به من نشان می‌دهد تا روزی که نوبت من نرسیده باشد من کشته نخواهم شد و لذا دلیلی وجود ندارد که من بترسم و من می‌دانم که انسان بیش از یک مرتبه کشته نمی‌شود و هیچ‌کس را نمی‌توان یافت که دو مرتبه به قتل برسد.

 

بنابراین نباید برای واقعه‌ای که فقط یک بار اتفاق می‌افتد انسان در تمام عمر بیمناک باشد، این است که ترس را به خود راه نمی‌دهم و چون نمی‌ترسم، مرگ به طرف من نمی‌آید تا روزی که نوبت من فرا برسد و در آن روز چه شجاعت داشته باشم و چه بترسم خواهم مرد.

 

• تا زمانی که یک انسان به خود ببالد و خود را بهتر از مردمان دیگر بداند، نوع بشر با شلاق و زنجیر، نیزه و پرندگان شکاری مورد آزار و اذیت قرار خواهد گرفت؛ انسان باید فقط با قلبش قضاوت شود.

نقد و بررسی کتاب سینوهه

کتاب سینوهه را می توان از بسیاری از جهات تحسین کرد، داستانی که درسهای زیادی به خواننده خود می دهد، بسیاری از باورها را به شکل داستانی جالب نقد می دهد و یا بخشهایی که به صورت کامل از مصر باستان به این کتاب راه پیدا کرده است هم این کتاب را به کتابی بسیار جذاب و آموزنده تبدیل کرده است .

در بسیاری از بخشهای داستان به ماهیت تعییر ناپذیر بودن انسانها می پردازد و این را با گذر زمان با مضامین دیگر به ما نشان می دهد.

 

شخصیتهای این کتاب نیز هر کدام دارای ایدوئولوژیها و تفکراتی کاملا مختلف هستند؛ که باعث تضادهای فکری بسیار مشخصی در کتاب می شود، بدون شک با این شخصیتهای مختلف نمی توان انتظار یک صلح به مدتی طولانی یا آرامش را در کتاب داشت، همین تضادها است که باعث می شود جنگیدن برای اموال مادی و معنوی از ابتدا تا پایان کتاب بسیار زیاد باشد.

 

صلح طلب آخناتون، علاقه به جنگ و واقع گرای هورمهب و همچنین آرمان گرایی در شخصیت سینوهه به خوبی در کتاب نه فقط قابل مشاهده بلکه قابل درک است.
آخناتون تصویری کامل از واقع بین نبود با نیت خوب است، در کتاب همین موضوع به صورتی تراژدیک باعث نابودی غم انگیز او می شود.

 

سینوهه، شخصیت اول کتاب فردی است متفکر، یادگیرنده و همواره در حال رشد، شخصیتی بسیار کمیاب همواره واقع گرا، اما در عین حال کاملا آرمانگرا است چیزی که به خوبی در همه جای کتاب قابل
هورمهب هم از دیگر شخصیتهای جذاب این کتاب است، از جهتی هورمهب کسی است که صلح و نظم را بلاخره به مصر برگرداند، اما از جهتی فرد جنگجو است و از بسیاری از جهات فکری با آخناتون مخالف است.

 

یکی دیگر از چیزهای مورد تحسین در این کتاب وفاداری بسیار مناسب و به اندازه نویسنده به مصر باستان از جمله کتیبه سینوهه است، این برداشت درست از تاریخ توسط چندین نفر از باستان شناسان مورد تایید قرار گرفته اما به این نکته نیز اشاره شده که کتاب کاملا تاریخی نیست بلکه شخصیتها و بسیاری از جزئیات آن مورد درست و از وقایع تاریخی نوشته شده است.

 

در این کتاب بسیاری از آدابهای تاریخی مصریان مثل شکستن گلدان در مراسم ازدواج بحث و تردید وجود دارد ولی در مورد چیزهایی مذهبی نوشته ها کاملا مستند و اثبات شده است، همچنین بسیاری از داستانهای درون کتاب نیز مانند پادشاه دروغین بابل نیز واقعیت دارند.

میکا والتاری، نویسنده کتاب سینوهه

میکا والتاری، نویسنده کتاب سینوهه

میکا والتاری متولد ۱۹۰۸ در فنلاند است، او نوشتن کتاب را با در سال ۱۹۲۵ شروع کرد؛ مشهور ترین کتاب میکا والتاری کتاب سینوهه است که به زبانهای بسیاری در جهان ترجمه شده و پرفروش ترین کتاب از کشور فنلاند در جهان است.

میکا والتاری برای نوشتن این کتاب تحقیقات بسیاری در مورد مصر باستان انجام داد، تحقیقاتی که از زمان نوجوانی او شروع شده بود، او شخصیت آخناتون بسیار دوست داشت و در سال ۱۹۳۶ میلادی نمایش نامه برای این شخصیت به نام زاده خورشید نوشته بود، شخصیتی که در کتاب سینوهه نیز بسیار تاثیرگذار و مهم است.

ذبیح‌الله منصوری مترجم کتاب سینوهه در ایران

ذبیح‌الله منصوری مترجم کتاب سینوهه در ایران

ذبیح‌الله حکیم‌الهی دشتی، (زادهٔ ۱۲۷۸ – درگذشته ۱۹ خرداد ۱۳۶۵)، ملقب به ذبیح‌الله منصوری از پرکارترین مترجمان تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران، روزنامه‌نگار، نویسنده و به گفتهٔ خودش قهرمان بوکس سبک‌وزن ایران بود.

او در مدرسهٔ آلیانس سنندج که فرانسوی‌ها آن را اداره می‌کردند شروع به درس خواندن کرد؛ پس از چندی با مأموریت پدر در کرمانشاه به آن شهر رفت و زبان فرانسه را نزد پزشکی که این زبان را به‌خوبی می‌دانست فراگرفت. او در بازگشت به تهران و درگذشت پدر، عهده‌دار مخارج خانواده شد و به ناچار از تحصیل دست کشید. در سال ۱۳۰۱ شمسی همزمان با تأسیس روزنامه کوشش با سمت مترجم داستان و مقاله و مطالب علمی در آن روزنامه شروع به کار کرد.

دربارهٔ ماهیت ترجمه‌های ذبیح‌الله منصوری در کتاب تاریخ ترجمه ادبی از فرانسه به فارسی (۱۳۹۳) چنین ذکر شده‌است: «باید اذعان کرد که از دههٔ سی خورشیدی به بعد، به موازات ظهور چند مؤسسهٔ انتشاراتیِ متعهد، ده‌ها ناشر خصوصی دیگر نیز شروع به فعالیت کردند، اما متأسفانه بعضی از آن‌ها به انتشار کتاب‌های پرتیراژِ عامه‌پسند روی آوردند و لذا بازار شبه‌ترجمه‌ها و ترجمه‌های تکراریِ کم‌مایه که اغلب نثر فارسی سالمی نداشت

سخن پایانی

کتاب سینوهه در ایران جزء کتابهای بسیار پر فروش و محبوب می باشد، این کتاب بارها تجدید چاپ شده و توسط مترجمان مختلف به زبان فارسی ترجمه شده است؛ در بعضی از این ترجمه ها مانند سینوهه ترجمه شده زبیح الله منصوری مترجم دانسته های خود را نیز به کتاب اضافه می کند تا نوشته ها بهتر توسط خواننده درک شود، این کار در بعضی از ترجمه ها باعث شده است کتاب سینوهه فارسی از نظر اندازه از نسخه فنلانی خود هم طولانی تر باشد.

در سال ۱۹۵۴ فیلمی هالیوودی به اسم مصری ۱۹۵۴ بر اساس این کتاب تولید شد، سریال یوسف پیامبر، ساخت ایران نیز بسیاری از قیمتهای خود را بر اساس این کتاب تولید کرده است، همچنین نمایشنامه های مختلفی نیز تا به امروز از این کتاب نوشته شده که به قسمتهایی از کتاب پرداخته است.

کتاب سینوهه دارای نثر و داستانی بسیار جذاب است که هم برای طرفداران کتاب تاریخی و هم برای طرفداران کتابهای رمان بسیار جذاب است و ارزش مطالعه زیادی دارد.

مریم رضایی

نقش: نویسنده

مهم نیست که انسان چه اندازه می داند، چه چیز کسب کرده و چگونه پرورش یافته، مهم این است که دانسته خود را چگونه بکار می برد

4.5 2 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
3 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
منصور

اگر به کتاب سینوهه علاقه دارید پیشنهاد میکنم کتاب کنیز ملکه مصر رو هم بخونید واقعا چقدر لذت بخشه که با مطالعه کتاب های اینچنینی به دل تاریخ میزنی و با وجود اینکه خیلی از اون دوره دور هستی خودت رو بخشی از اون میدونی.آقای منصوری به عنوان مترجم نعمتی برای علاقه مندان به کتاب های معروف بود

سلامی

سینوهه به معنای واقعی در عین قدیمی بودن یک کتاب روان و جذابه.این تکنولوژی نبود الان این کتاب ها جایگاه بالاتری از الان داشتند مخصوصا در ایران

هادی محمدی

عالی بود

کپی رایت 2024 متا راز
تمامی حقوق وب سایت متعلق به متا راز می باشد.
Whatsapp
3
0
دیدگاه شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x