تصویر تبلیغاتی تصویر تبلیغاتی

خلاصه کتاب دن کیشوت اثر میگل دو سروانتس شاهکاری ماندگار

خلاصه کتاب دن کیشوت اثر میگل دو سروانتس

کتاب دن کیشوت از جمله آثار ادبی بسیار مشهور در ادبی در جهان می‌باشد، این کتاب رمان توسط میگل دو سروانتس یکی از مشهورترین نویسندگان اسپانیایی زبان در دو جلد در سال‌های ۱۶۰۵ و ۱۶۱۵ به چاپ رسید.

بسیاری از مورخ‌ها این کتاب را نخستین رمان مدرن در تاریخ می‌دانند و نویسندگان بسیاری این کتاب را بهترین کتاب رمان در تاریخ بشر می‌دانند.

تئودور داستایوفسکی یکی از بهترین و مشهورترین نویسندگان کتاب رمان در تاریخ در تمجید از کتاب دن‌کیشوت آن را “بزرگ‌ترین مخلوق ذهن بشر” تعریف می‌کند.

دن‌ کیشوت از جمله پرفروش‌ترین کتاب‌ها در تاریخ بشر است و تا به امروز پس از ۴۰۰ سال از عرضه نخست هنوز هم پرفروش ترین کتاب های جهان می‌باشد.

معمولاً کتاب‌ها با موضوعات مختلف مورد تحسین بخشی از جامعه قرار می‌گیرند، کتاب‌های علمی بیشتر مورد توجه علاقه‌مندان به علم یا کتاب‌های ادبی بیشتر مورد توجه افراد علاقه‌مند به ادبیات و هنر هستند، اما این موضوع برای کتاب دن‌کیشوت صدق نمی‌کند، معمولاً هرکس که کتاب خواندن را دوست داشته باشد، از خواندن کتاب دن کیشوت نیز لذت می‌برد.

معرفی کتاب دن کیشوت

معرفی کتاب دن کیشوت

کتاب دن‌ کیشوت جزء کتاب‌های بسیار تأثیرگذار در ادبیات جهان می‌باشد و بسیاری از کتاب‌های بزرگ تاریخی دیگر نیز مانند کتاب‌های “سه‌تفنگدار”و “ماجراهای هاکلبری فین تواین” از این کتاب در بخش‌هایی از داستان کتاب الهم گرفته‌اند.

این کتاب وقتی که به چاپ رسید، به عنوان کتابی طنز شناخته می‌شد، اما اگر به داستان کتاب به صورتی دقیق نگاه کنیم، آرمان‌ها و اصولی که نویسنده با خلق اثر به دنبال یادآوری آنها بوده به خوبی قابل مشاهده است.

این کتاب پر از مفاهیم معنوی مختلف مثل عشق، عدل، جسارت، سادگی و وفاداری است و این مفاهیم را به شکلی زیبا و جذاب به مخاطب خود انتقال می‌دهد.

کتاب دن‌ کیشوت به دو جلد و سه بخش داستانی تقسیم می‌شود، جلد اول کتاب که بخش اول و دوم داستان را پوشش می‌دهد، به سفر اول دن‌کیشوت و شرح زندگی روزانه و ماجراجویی‌های او می‌پردازد.

جلد دوم که ده سال بعد از جلد اول منتشر شده به بخش سوم داستان دن‌ کیشوت می‌پردازد که در آن رشد شخصیتی کاراکترهای کتاب به خوبی دیده می‌شود و داستانش نیز جامع، احساسی و سنتی‌تر از جلد نخست کتاب می‌باشد.

خلاصه جلد اول کتاب دن‌ کیشوت

خلاصه جلد اول کتاب دن‌ کیشوت

آلونسو کیشانو مردی نجیب زاده و میان‌سال اهل منطقه‌ی لامانچا در کشور اسپانیا می‌باشد.

او به خواندن کتاب‌ها علاقه خیلی زیادی دارد، او به آرمان‌های جوانمردانه‌ای که در کتاب‌ها خوانده است اعتقاد بسیاری دارد، او این قدر به این آرمان‌ها وسواس پیدا می‌کند که روزی تصمیم می‌گیرد، نیزه و شمشیرش را برداشته و برای دفاع از مردم و نابود افراد شرور شروع به ماجراجویی کند، از این جا داستان دن‌کیشوت آغاز می‌شود.

او سوار بر اسب خودش روسینانته در جاده‌های اسپانیا به دنبال شکوه و ماجراجوی می‌گردد، او بالاخره به کاروان سرایی می‌رسد که خدمتکاران زیادی در آن کار می‌کنند او در آن جا صاحب کاروان را نگهبان و زنی در آن جا را شاهزاده خانم تصور می‌کند.
او پس از ماجراجویی ناموفق اول با کارگری به اسم سانچو پانزا آنا می‌شود و او را متقاعد می‌کند که به عنوان یک سرباز به او وفادار باشد، و در عوض این کار قول می‌دهد که او را حاکم ثروتمند یک جزیره کند.

در سفر دوم دن‌کیشوت بیشتر شبیه یک شخصیت راهزن و ساده لوح است تا یک قهرمان که برای کمک به ماجراجویی آمده است، در این حال سعی می‌کند که تبدیل به یک شوالیه واقعی شود.

او در مسیر خود به کشاورزی عصبانی می‌رسد که دارد پسری را به شدت کتک می‌زند، کشاورز گفت که پسر کارش را انجام نمی‌دهد و پسر نیز گفت که دستمزدی نمی‌گیرد اما دن‌کیشوت آنها را به خاطر قسمی که کشاورز خورد تنها می‌گذارد و کشاورز نیز بعد از رفتن او بیشتر پسر را کتک می‌زند.

در این میان او ظرف آبی از آرایشگری می‌دزدد و او را کلاه‌خود افسانه‌ای می‌داند، به سانچو دستور می‌دهد که با روغن، شراب، نمک و رزماری معجونی درست کند و آن را می‌نوشد و بعد از خوردنش مریض می‌شود.

او بعد از مدتی سلامتی‌اش را به دست می‌آورد، در این دوران سانچو کاملاً در کنار او است و معمولاً نتایج اشتباهات دن‌کیشوت را نیز تحمل می‌کند.

کتاب دن‌کیشوت پر از داستان‌ها و شخصیت‌های مختلف است، او در اینجای کتاب او فردی حیله‌گر را به اسم ژین پاسامونته را آزاد می‌کند و به صورتی اتفاقی دو زوج را پس از مدت‌ها به هم می‌رساند، و در راه خود داستان‌های مختلفی را تجربه می‌کند.

سانچو هنوز عقل خود را از دست نداده و تلاشش را می‌کند که فکرهای عجیب رئیسش را اصلاح کند.

در این میان دو دوست دن‌کیشوت کشیش و آرایشگر او را پیدا می‌کنند و به او تلقین می‌کنند که افسون شده است و او را با این توهم افسون شدن به روستا می‌کشند تا بتوانند او را از دیوانگی نجات دهند.

خلاصه جلد دوم کتاب دن‌ کیشوت

جلد دوم رمان دن‌ کیشوت یک ماه بعد از بازگشت او به خانه‌اش شروع می‌شود، او به دنبال شروع یک ماجراجویی جدید است.

در این مدت او متوجه می‌شود ماجراهایش همراه با سانچو در کتابی توسط سراوانتس (نویسنده کتاب) به چاپ رسیده است و اکنون هر دوی آنها شخصیت‌هایی مشهور هستند.

در این جا دن‌کیشوت شخصیتی تخیلی را به اسم دولسینا در ذهن خود می‌سازد و با سانچو به سمت ماجراجویی سوم برای به دست آوردن قلب دولسینا می‌کنند.

سانچو برای این که از این وضعیتی که در آن هست رها شود به دن‌کیشوت می‌گوید که جادوگری اهریمنی دولسینا را به دختر دهقانی که قبلاً دیده‌اند تبدیل کرده است، دن‌کیشوت با ناراحتی این داستان را باور می‌کند و بعد از آن این نجات دولسینا هدف هر دوی آن‌ها تبدیل می‌شود.

بعد از ماجراجویی‌های بسیاری دن‌کیشوت و سانچو با دوک (اشراف زاده) و دوشس (دوک مؤنث) آشنا می‌شوند و مورد استقبال آنها قرار می‌گیرند.

این دو اشراف زاده سعی می‌کنند برای سرگرم کردن خودشان دن‌کیشوت را دست بیندازند و فریب دهند برای مثال راه‌هایی خنده‌دار برای از بین بردن طلسم دولسینا به دن‌کیشوت می‌گویند و در آن جا دن‌کیشوت و سانچو ماجراجویی‌های مختلفی را انجام می‌دهند.

در آن مدت، دوک متوجه قول دن‌کیشوت به سانچو می‌شود و سانچو را فرماندار جزیره‌ای کوچک می‌کند.

سانچو در آن جزیره به مدت ده روز حکومت می‌کند و بعد توسط یک گروه که مخفیانه توسط دوک جمع شده‌اند، به جزیره‌اش حمله شده و در آن حمله مجروح می‌شود بعد از آن سانچو حکومت جزیره را رد می‌کند و می‌گوید “بهتر است یک کارگر خوشبخت باشی تا یک فرماندار بدبخت”

در آن خانه دوک یک خدمتکار به اسم آلتیس‌دورا ادعا می‌کند عاشق دن‌کیشوت است، اما دن‌کیشوت عاشق شخصیت خیالی دولسینا است و این رابطه تنها باعث سرگرمی دوک و دوشس می‌شود.

بعد از آن هر دن‌کیشوت و سانچو از آن جا می‌روند و ماجراجویی‌های دیگری را شروع می‌کنند.

دن‌کیشوت و سانچو بعد از چند ماجراجویی در آخرین ماجراجویی‌شان به یک شوالیه مرموز در شهر بارسلونا برخورد می‌کنند و پس از یک دوئل (نبرد تک به تک) دن‌کیشوت از او شکست می‌خورد.

شوالیه مرموز در حقیقت یکی از دوستان دن‌کیشوت بود و بعد از شکست از او می‌خواهد که به خانه‌اش برگردد، دن‌کیشوت نیز با حالتی غمگین و شکست خورده در به دست آوردن معشوقه‌ی خیالی خود دولسینا به خانه‌اش بر می‌گردد.

وقتی که دن‌کیشوت به خانه باز می‌گردد، ابتدا بیمار می‌شود و به خوابی عمیق می‌رود، وقتی که از خواب بیدار می‌شود، عقلش را به دست می‌آورد و می‌گوید که از شوالیه بودن و کتاب‌های ماجراجویانه کاملاً متنفر است.

او می‌گوید که دیگر دن‌کیشوت وجود خارجی ندارد و پس از مدت کوتاهی بعد بهبودی از بیماری می‌میرد.

درباره کتاب دن‌ کیشوت

نویسنده کتاب، داستان دن‌ کیشوت را مانند یک اثر تاریخی بیان می‌کند و می‌گوید که آن را از روی نوشته تاریخ‌دانی عرب به اسم سیده حامته بنگلی ترجمه کرده است.

همچنین او در کتاب دن‌کیشوت شخصیت خودش را در درون کتاب قرار می‌دهد با دن‌کیشوت و سانچو می‌خواهد اشتباهات تاریخی را بگویند و کتابش را با توجه به نظر آنها اصلاح می‌کند!

این ذهنیت خلاق نویسنده در دورانی که پر از داستان سرایی‌های شوالیه‌ای حماسی است، این اثر را به کتابی منحصر به فرد و بسیار جذاب تبدیل می‌کند که امروزه نیز ارزش خواندن زیادی دارد.

در این خلاصه کتاب توجه داشته باشید که دو جلد کتاب دن‌کیشوت حدود ۱۳۰۰ صفحه می‌باشد و ما در این خلاصه تنها داستان اصلی کتاب را به صورت بسیار کوتاه خلاصه کرده‌ایم و به داستان‌های فرعی جذاب کتاب به جز موارد محدودی اشاره نشده است.

شخصیت‌های کتاب دن‌ کیشوت

• دن‌کیشوت

شخصیت اصلی داستان که هدف اصلی‌اش تبدیل شدن به شوالیه‌ی عدالت در دنیایی که فضیلت‌ها و ارزش‌های جوانمردی از بین رفته است.

او چیزهایی که تخیلش به او می‌گوید را باور دارد و به همین دلیل فردی دیوانه است اما شخصیت جوانمرد، صادق، مغرور و بسیار آرمان‌گرا دارد؛ او داستان را به عنوان فرد تنها و پوچ شروع می‌کند و در پایان رمان به شخصی ترحم برانگیز اما دوست‌داشتنی تبدیل می‌شود.

• سانچو پانزا

او کارگری کشاورز ترسو و حریص و در عین حال مهربان و وفادار است، که به عنوان سرباز دن‌کیشوت با او همراه می‌شود.

سانچو نمونه‌ای از فردی عادی در این کتاب می‌باشد، او به عنوان یک شخصیت فداکار، عاقل و شریف در کتاب می‌باشد، تنها نقطه ضعف او را می‌توان نداشتن اعتماد به نفس کافی دانست، زیرا اگر این قدرت را در درون خود داشت داستان دن‌ کیشوت احتمالاً بسیار زودتر تمام می‌شد.

• دولسینا

معشوقه‌ای خیالی شکل گرفته در ذهن دن‌کیشوت که در اکثر کتاب هدف دن‌کیشوت می‌باشد، دن‌کیشوت او را دختری روستایی در نظر می‌گیرد که توسط یک جادوگر طلسم شده و ناچار است مانند یک دختر روستایی زندگی کند، او با این که یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های کتاب است هرگز به عنوان یک کاراکتر فیزیکی در کتاب ظاهر نمی‌شود!

• دوک و دوشس

از جمله شخصیت‌های بسیار مغرور و بی رحم که اکثر صفحات جلد دوم کتاب را به خودشان اختصاص داده‌اند، این دو اشراف زاده جوری نشان می‌دهند که به دن‌کیشوت علاقه‌مند هستند، اما تنها او را وسیله‌ای برای سرگرم کردن خود می‌دانند و از بازی دادن او لذت می‌برند.

• روسینانته

اسب دن‌کیشوت که آرام است و آهسته حرکت می‌کند و فرسوده است.
• داپل
داپل الاغ سانچو است، او در داستان مدتی گم می‌شود و بعد به داستان باز می‌گردد.
• آلتیس‌دورا
خدمتکار بدجنس دوشس که وانمود می‌کند دن‌کیشوت را دوست دارد و عشق او را مسخره می‌کند.
• سیده حامته بنگلی
تاریخ نگاری تخیلی است که نویسنده از زبان او در کتاب نظرهایش را می‌گوید و به شیوه‌ای منحصر به فرد در قرن هفدهم میلادی شروع به انتقاد از داستان نویسانی که در مورد جوانمردی به دروغ کتاب می‌نویسند، می‌کند، البته او در داستان به شکل یک کاراکتر وجود ندارد و نقل قول‌هایی از او در کتاب یافت می‌شود.
• سروانتس
نویسنده کتاب که در بسیاری از بخش‌های کتاب دن‌ کیشوت نظرات خود را با اسم خود وارد داستان می‌کند، این کاراکتر نیز در داستان به صورت فیزیکی وجود ندارد، اما در مقدمه و بخش پایانی دو جلد ما را به خوبی با اهداف خود همراه می‌کند.
کتاب دن‌کیشوت دارای شخصیت‌های بسیار زیادی می‌باشد و در این بخش تنها در مورد چند شخصیت اصلی و مهم کتاب توضیح مختصری نوشته شده است.

نقد و بررسی کتاب دن‌ کیشوت

کتاب دن‌ کیشوت جزء، کتاب‌های بسیار مهم در تاریخ می‌باشد، که تأثیر بسیاری بر روی ادبیات جهان داشته است.

دن‌ کیشوت دارای شوخ طبعی زیادی در داستان می‌باشد و در درون خود داستان‌ها و روایت‌های فلسفی ای را قرار داده است که این کتاب را تبدیل به یک شاهکار ادبی می‌کند.

از میان تمام کتاب‌های تاریخ تعداد انگشت شماری وجود دارند که مانند کتاب‌های الهی انجیل و قرآن، با گذشت صدها سال هنوز در صدر پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان باشند.

کتاب دن‌ کیشوت یکی از این کتاب‌هاست که ۴۰۰ سال کنار کتاب شازده کوچولو جزیی از پرفروش‌ترین کتاب‌های جهان می‌باشد.

از این کتاب به تمامی زبان‌هایی دنیا ترجمه شده است و در ایران نیز توسط چندین مترجم مانند ذبیح الله منصوری از زبان فرانسوی و محمد قاضی از زبان اسپانیایی ترجمه شده است.

داستان این کتاب یکی از زیباترین داستان‌های تاریخ کلاسیک می‌باشد، در این داستان نویسنده به خوبی تفکراتش را منتقل می‌کند و نویسندگان حماسه سرای آن دوران را به سخره می‌گیرد.

در پایان داستان این کتاب دن‌کیشوت که سه سال از شروع سفرش گذشته بود، تحقیر شده و شکست خورده به خانه‌اش بر می‌گردد و به جوانمردی همان ارزشی که مدت‌ها به دنبالش بود پشت می‌کند، و با همین تفکر می‌میرد، فلسفه در این کتاب به جملات خلاصه نمی‌شود و کتاب پر از داستان‌های فلسفی است.

در بخش پایانی به خوبی متوجه می‌شویم که نویسنده در این پایان به از بین رفتن جوانمردی در کشورش اشاره دارد و این موضوع را حتی از زبان شخصیت خیالی حامته بنگلی در پایان کتاب به صراحت اعلام می‌کند.

تأثیر کتاب دن‌ کیشوت در ادبیات جهان

کتاب دن‌ کیشوت را در ادبیات جهان می‌توان از نظر اهمیت و تأثیر با کتاب‌های الهی مقایسه کرد!

بسیاری از آثار مهم در تاریخ الهام‌های کوچک و بزرگ بسیاری را از این کتاب گرفته‌اند و همواره جزء محبوب‌ترین کتاب‌ها در نزد مردم بوده است.

ارزش این کتاب برای مردم اسپانیا بسیار شبیه به ارزش کتاب شاهنامه برای مردم ایران و کتاب سینوهه از میکا والتاری برای مردم فنلاند است و یکی از نمادهای تاریخی، فرهنگی کشور اسپانیا به حساب می‌آید.
هاوارد مانسینگ استاد ادبیات در شهر ایندیانا آمریکا در مورد این داستان کتاب دن‌کیشوت می‌گوید:

” کتاب دن‌کیشوت برای مردم به معنای همه چیز است، بعید است که با خواندن داستان با شخصیت‌های داستان همزاد پنداری نکنید.”

در سال ۲۰۰۲ صد نفر از بزرگ‌ترین نویسندگان دنیا از ۵۴ کشور مختلف در کنار هم جمع شده و کتاب دن‌ کیشوت را پرمعناترین کتاب در تاریخ نامیدند، در میان این افراد جمعی از بزرگ‌ترین نویسندگان تاریخ مانند گابریل گارسیا مارکز (نویسنده کتاب صد سال تنهایی)، نادین گودیمر (نویسنده کتاب محافظه کار) و شیموس هینی (نمایشنامه نویس مشهور ایرلندی) نیز حضور داشته‌اند که اهمیت آن را بسیار بیشتر می‌کند.

ادوارد فریمن استاد زبان اسپانیایی و محقق تاریخ در مورد این کتاب می‌گوید:

“نکته جالب توجه درباره این رمان این است که علی‌رغم وجود طنز در این اثر ظرافت موضوعی و غنای ادبی خاصی در آن نهفته است؛

 

دن‌کیشوت درباره این است که مردم چه دیدی نسبت به زندگی و واقعیت دارند و واکنش آن‌ها چیست.

خودتان تصور کنید؛ آدم‌های امثال من چهارصد سال پس از نگارش این اثر در حال نوشتن مقالات جدیدی درباره این کتاب هستیم و این خود نشان می‌دهد که دن‌ کیشوت غنی و سرشار از ایده است و زیبایی آن نه در هدف سروانتس برای نگارش آن است.

بلکه در این است که در طول همه این سال‌ها توانسته و در آینده نیز خواهد توانست همچنان مورد مطالعه و توجه علاقه‌مندان به مطالعه قرار گیرد و این از هر چیز دیگر بیشتر اهمیت دارد زیرا هیچ کتاب و رمانی تابه‌حال بدین درجه از ماندگاری و اثرگذاری نرسیده است.”

بخشی از کتاب دن‌ کیشوت

• رنگین‌کمان، چشمانش چون خورشید، گونه‌هایش چون گل سرخ، لبانش چون مرجان، دندان‌هایش چون مروارید، گردنش چون سنگ سفید، سینه‌اش چون مرمر، دست‌هایش چون عاج و سپیدی تنش چون برف است و اما آن عضو او که عفت از چشم مردانش پنهان می‌کند به گمان من چنان باشد که با دقیق‌ترین معاینه فقط بتوان به بهای آن پی برد ولی نتوان وجه شبهی برای آن یافت.

• اکثر انسان‌ها جزو یکی از دو دسته هستند: یا همچون سانچو پانزا به حقیقت می‌اندیشند و آرمانی ندارند، یا همچون دن‌کیشوت‌ها، آرمانی دارند اما دیوانه‌اند!

• در جهان خاطره‌ای نیست که بر اثر مرور زمان از یاد نرود و دردی نیست که مرگ آن را علاج نکند.

• منظور و هدف من این بوده است که آداب و رسوم مرده پهلوانان سرگردان را احیا کنم و روزهای متمادی است که در یک جا می‌لغزم و در جای دیگر می‌افتم و قدری آن‌سوتر باز برمی‌خیزم و به همین طریق تاکنون توانسته‌ام قسمت اعظم آمال و آرزوهای خود را از طریق کمک به بیوگان و حمایت از دوشیزگان و دستگیری از صغیران و یتیمان که از وظایف و تکالیف خاص پهلوانان سرگردان است برآورم.

• در دنیا کتابی به آن اندازه بد وجود ندارد که در آن نتوان چیز خوبی یافت.

• حقیقت هرچند ظریف و شکننده باشد هرگز نخواهد شکست و همچون روغن که همواره روی آب شناور است بر بالای دروغ شنا خواهد کرد.

• ولی تو را به جان خودت بگو ببینم آیا در پهنه گیتی هرگز پهلوانی دلاورتر از من دیده‌ای؟ آیا هرگز در تواریخ خوانده‌ای که کسی در حمله بی‌باک‌تر، در دفاع مصمم‌تر، در ضربت زدن ماهرتر و در واژگون کردن دشمن چابک‌دست‌تر از من بوده باشد؟

سانچو گفت: حقیقت این است که من هرگز تاریخ نخوانده‌ام زیرا من نه خواندن می‌دانم و نه نوشتن، لینک چیزی که می‌توانم به جرئت تضمین کنم این است که من تاکنون به اربابی بی‌باک‌تر از حضرت عالی خدمت نکرده‌ام، و خدا کند که این بی‌باکی‌ها به قیمتی که الآن عرض کردم تمام نشود.

• خطرناک‌ترین دشمن عشق فقر و تنگدستی است.

• دن‌کیشوت ادامه داد و گفت: سانچو، تو همچنین باید بکوشی که از این پس این همه ضرب‌المثل را که بنا به گفتار خود چاشنی می‌زنی در کلام نیاوری.

البته راست است که ضرب‌المثل کلامی است قل و دل ولی تو، بنا به عادت، آن‌ها را چنان بی‌ربط و بی‌مورد به کار می‌بری که به یاوه و هذیان بیشتر شبیه است؛

سانچو گفت: ای وای! ارباب، این یک درد را فقط خدا می‌تواند علاج کند، زیرا من به قدر یک کتاب ضرب‌المثل می‌دانم و وقتی می‌خواهم صحبت کنم یک دفعه چندتایی از آن‌ها از دهانم خارج می‌شود و مثل این است که به هم تنه می‌زنند تا زودتر بیرون آیند و هر کدام را که زودتر آمدند بر زبان می‌آورم، ولو بی‌مورد و بی‌تناسب باشد.

 

میگل دو سروانتس نویسنده کتاب دن‌ کیشوت

میگل دو سروانتس نویسنده کتاب دن‌ کیشوت

میگل دو سروانتس سادرا متولد سال ۱۵۴۷ در کشور اسپانیا بود، او در جوانی تبدیل به جوانی جنگجو شد و در سال ۱۵۷۰ به عضویت ارتش ایتالیا درآمد و در جنگ‌های آن زمان شرکت داشت و مدتی نیز در کشور الجزایر اسیر شد.

او بعد از مدتی از ارتش بیرون رفت و تصمیم به ازدواج گرفت و سعی کرد که با نوشتن شعر و نمایشنامه شروع به درآمد کند اما موفق نشد، او سپس تصمیم به نوشتن رمان کرد.

در ابتدا تنها رمانی که از میگل سروانتس به شهرتی رسید رمان “گالایتا” نام داشت، به همین دلیل او تصمیم گرفت که کاری دیگر را امتحان کند، و سال‌ها کتابی ننوشت.

او در ۴۳ سالگی در سال ۱۵۹۰ دچار فقر و تنگ دستی شد در نتیجه تصمیم گرفت که دوباره نوشتن را آغاز کند و در سال ۱۶۰۵ جلد اول کتاب دن‌کیشوت را به چاپ رساند، از زمان چاپ این کتاب به استقبال بسیار بی نظیری دست یافت، که دلیل آن داستان‌های بسیار زیبای کتاب بود.

چند سال بعد نسخه‌ای جعلی از بخش دوم کتاب به فروش رسید که توسط فردی دیگر نوشته شده بود، کتابی که رد و اشاره به آن را به خوبی در جلد دوم کتاب قابل مشاهده است.

سرانجام نسخه دوم کتاب دن‌کیشوت چند ماه قبل از مرگ میگل سروانتس در سال ۱۶۱۵ به چاپ عمومی رسید و شهرت این کتاب را افزایش داد و ثروت بسیاری را نصیب نویسنده کرد، هرچند که میگل سروانتس محلتی برای استفاده از آن پیدا نکرد و در سال ۱۶۱۶ درگذشت.

مریم رضایی

نقش: نویسنده

مهم نیست که انسان چه اندازه می داند، چه چیز کسب کرده و چگونه پرورش یافته، مهم این است که دانسته خود را چگونه بکار می برد

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کپی رایت 2024 متا راز
تمامی حقوق وب سایت متعلق به متا راز می باشد.
Whatsapp
0
دیدگاه شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x