تا به امروز کتابهای بسیاری در زمینه راه های رسیدن به موفقیت ها نوشته شده است که بعضیها توانسته اند الهام بخش افراد برای رسیدن به موفقیت های مالی بزرگ شوند؛ یکی از بهترین این کتابها ثروتمندترین مرد بابل نوشته جورج سمیوئل کلاسون می باشد.
این کتاب در بر اساس یافته هایی از سرزمین باستانی بابل نوشته شده است، مردمانی که جزء ثروتمند ترین مردم آن دوران در جهان بودند.
کتاب ثروتمند ترین مرد بابل هنوز پس از تقریبا یک قرن از چاپ اولیه خود هنوز یکی از بهترین کتاب های موفقیت و ثروت است، و می تواند درسهای بسیاری به افرادی بدهد که بدنبال بهبود شرایط اقتصادی خود هستند.
از جمله مزیتهای خواندن این کتاب برای کسانی که به خواندن کتاب های انگیزشی علاقه ای ندارند روند داستانی کتاب است، داستانی که شما را تا صفحه اخر مجذوب خود می کند.
معرفی و خلاصه کتاب ثروتمند ترین مرد بابل جورج سمیوئل کلاسون
کتاب ثروتمند ترین مرد بابل، کتابی ایت که نکات و راه های زیادی را در راه موفقیت به ما می گوید، این کتاب در سال ۱۹۲۶ برای اولین بار به چاپ رسید، و تا به امروز یعنی حدود ۹۷ سال هنوز جذابیتهای خود را حفظ کرده است.
این کتاب امروزه جزء پرفروش ترین کتاب های جهان در حوزه راه های رسیدن به موفقیت مالی است، کتاب ثروتمندترین مرد بابل کتابی است دارای راه هایی باارزش و عملی که می تواند مشکلات و کمبودهای مالی خود را از بین ببرد.
درسهایی که این کتاب می خواهد به خواننده خود بفهماند، درک درست شرایط مالی و راه هایی است که می تواند این مسئله مهم در زندگی را بهبود دهد.
این کتاب علاوه بر اینکه در لیست بهترین کتاب های انگیزشی قرار دارد یک کتاب راهنمای کامل است، راهنمای این که چگونه ثروتمند شوید، چگونه ثروت خود را نگه دارید و در آخر به چه شکلی با کمک ثروت خود به آن بیفزایید.
کتاب ثروتمند ترین مرد بابل تا به امروز الهام بخش بسیاری از افراد ثروتمند در جهان بوده و به آنها برای رسیدن به موفقیت کمکهای بسیاری کرده است، رابرت کیوساکی از جمله مردان ثروتمند جهان و نویسنده کتاب بسیار مشهور “پدر پولدار پدر فقیر” در مورد این کتاب می گوید:
” مطالعه این کتاب و انجام مراحل عملیاتی آن به همه کسانی که دغدغه تامین مالی آینده خود را دارند، توصیه می شود.”
خلاصه کتاب ثروتمندترین مرد بابل
در ابتدای کتاب، داستان نگاهی به تاریخ بابل می اندازد، بابل شهری است که در آن با کمک دانش یه ثروتمند ترین شهر آن زمان جهان است و پول،اسناد ملک، سفته و بسیاری از موارد اقتصادی زمان ما در آن جا نیز دیده می شود.
دو دوست در بابل زندگی می کنند یکی سازنده ارابه و دیگری موسیقیدان است، پس از گذشت زمان این دو به تنگ دستی می افتند و به دنبال راهی برای نجات خود از فقر هستند، برای این کار پیش دوست قدیمی شان “آکارد” می روند که در گذشته خانواده ای فقیر داشت اما اکنون جزء ثروتمندان است می روند و از او راهنمایی می خواهند.
آکارد نیز به آنها علت فقیر ماندن را می گوید: “یاد نگرفتن قواعد و قوانین ثروت اندوزی”
آکارد می گوید که ثروت چیزهایی که باعث احساس خوشبختی می شود را به انسان می دهد و باعث آرامشش می شود.
“برای ثروتمند شدن شما تنها به دو چیز نیاز دارید وقت و علم”
ابتدا شغل آرکاد کتیبه نویسی بود و از بسیار فقیر بود، او پس از مدتی با القمیش یکی از ثروتمندان صحبت می کند تا به او راهی برای ثروتمند شدن یاد بدهد.
القمیش به او می گوید که باید یاد بگیرد بخشی از درآمد را می تواند خرج کند و بخشی از درآمد را باید ذخیره کند، سهمی که ذخیره می کند نباید کمتر از یک دهم پولی که کسب می کند باشد، بعد آن پولی که کسب می کند را باید به کار بیندازد تا به آن اضافه شود.
آکارد پس از آن از اشتباهاتش می گوید، او در اولین تلاشش پس انداز یک ساله خود را به آجرپزی می دهد و به جای جواهر شیشه ای رنگی را می خرد.
اصل ثروتمند شدن در کتاب
پس از این موضوع آکارد سه اصل ثروتمند شدن را می فهمد:
۱- باید با مبلغی کم تر درآمد خود زندگی کنید
۲- از صاحبان علم و تجربه راهنمایی بگیرید
۳- از پس انداز خود برای کسب ثروت استفاده کنید
پس از آن آکارد هفت راه علاج برای کیف خالی که اگر یاد بگیرید و به آن عمل کنید به ثروت خواهید رسید را به دوستانش می گوید.
ثروت مثل یه درخت،
از یه دونه کوچیک شروع به رشد می کنه،
اولین سکه ای که پس انداز می‌کنی،
اون دونه ای که درخت ثروتت از اون شروع به رشد می کنه.
هر چه زودتر اون دونه رو بکاری،
اون درخت زودتر شروع به رشد می کنه
۱- شروع کردن به پر کردن کیف
حداقل باید ۱۰ درصد از درآمد خود را پس انداز کنید، اگر می توانید نسبتی بالاتر از این را پس انداز کنید.
اگر بدهکار هستید، باید با ۷۰ درصد درآمدتان را خرج کنید، ۱۰درصد برای خود پس انداز کنید و از ۲۰درصد باقی مانده برای پرداخت بدهی خود استفاده کنید، قبل از اینکه پول را خرج کنید پول پسنداز را باید کنار بگذارید.
“راه ثروت را زمانی پیدا کردم که تصمیم گرفتم بخشی از تمام درآمدم را نگه دارم… و شما هم همینطور.”
۲- کنترل کردن هزینه ها
شما باید هزینه های خود را کنترل کنید، برای جمع کردن حداقل ۱۰ درصد از درآمد خود، باید خرج کردن اضافی را به حداقل برسانید.
اگر تعییر نکنید، هزینه های شما همیشه برابر با درآمد شما خواهد بود؛ فکر کنید که برای چه چیزی پول خرج می کنید و آن را به حداقل برسانید.
اکثر افراد زمانی که افزایش حقوق پیدا می کنند، به جای استفاده از این فرصت به عنوان فرصتی برای پس انداز بیشتر، شروع به خرج کردن بیشتر می کنند؛ اگر نتوانید میل خود را برای خرید چیزهای غیر ضروری کنترل کنید، تمی توانید پولی برای خود نگه دارید.
شما هرگز بدون کنترل مخارج خود ثروتمند نخواهید شد، برای مخارج خود بودجه مشخص کنید، هزینه های معمولا دو نوع هستند خواسته ها و یا نیازها.
به گفته نویسنده معمولا تنها ۵۰ درصد از درآمد برای نیازهایی مانند مسکن و بیمه پرداخت می شود و بقیه پول برای چیزهایی که مخارج اختیاری است پرداخت می شود.
“جوانان برای آنکه هر چه سریعتر به ثروت برسند اغلب به طور نامعقولی قرض می‌گیرند؛ جوانان تجربه ای ندارند ازاین رو، نمی توانند درک کنند که قرض مثل چاه عمیقی فرد را به سرعت به پایین می کشد و برای مدتی فرد بیهوده دست و پا می زند.”
۳- تکثیر کردن ثروت
پس انداز کردن پول و خرج نکردن در صورتی که پول را برای ثروتمند شدن استفاده نکنید احمقانه است، پول خود را سرمایه گذاری کنید.
هر سنت از پس انداز شما باید سرمایه گذاری شود، اگر پس از آن که سود پول سرمایه گذاری شده خود را دریافت کردید، باید این سود را نیز سرمایه گذاری کنید، پس از آن ثروت شما به آرامی افزایش می یابد.
اجازه ندهید که فرصتهای بزرگ از شما عبور کنند، اگر فرصت سرمایه گذاری درست و خوبی پیش آمد، آن را از دست ندهید، ممکن است که این معنای آن باشد که باید هزینه های خود را بیشتر کاهش دهید تا بتوانید این سرمایه گذاری را انجام دهید،اگز انتخابتان درست باشد در دراز مدت ارزش آن را دارد.
در نهایت، مطمئن شوید که در زمینه هایی سرمایه گذاری می کنید که آگاه هستید،برای این کار از افراد آگاه کمک بگیرید.
در داستان کتاب چند شخصیت وجود دارد که می توان از آنها به عنوان مشاور مالی شهر دانست.
این شخصیتها مردانی ثروتمند و خودساخته هستند که به افراد دیگر کمک می کنند تا پول خود را بیشتر کنند، بنابراین، اگر اطلاعات ندارید از پرسیدن و یاد گرفتن از این افراد نترسید!
۴-محافظت کردن از سرمایه
تلاش برای ثروتمند شدن خطراتی نیز دارد، ممکن است سرمایه خود را از دست بدهید پس بهتر است به اندازه و درست سرمایه گزاری کنید تا خطر از دست دادن پول را به حداقل برسانید.
اطراف خود را با افرادی احاطه کنید که با پول داشتن کاملا آشنا هستند، هر روز با آن کار می کنند و درآمد زیادی دارند.
برخی از ریسک‌ها معقول هستند، معمولا هر چه ریسک بالاتر باشد، سود نیز بیشتر است.
راه دیگر برای محافظت از ثروت خود این است که در صورت داشتن امنیت پول را قرض بدهید اما توجه کنید که در صورت کم شدن ارزش پول ضمانت پرداخت پول با همان ارزش وجود داشته باشد.
“کسی که در مورد پس‌انداز از کسی که در این امور بی‌تجربه است، مشاوره می گیرد، اشتباهش را با سرمایه اش جبران می کند”
۵- خرید ملک یک سرمایه گذاری سودآور
داشتن ملک به افراد اعتماد به نفس بیشتری می دهد، اجاره ملک یک راه بسیار آسان برای هدر دادن پول است.
شما به سادگی پول خود را به صاحبخانه می دهید، باید وام بگیرید و خانه بخرید.
وقتی وام پرداخت شد، شما صاحب آن خانه هستید، سپس می توانید هر کاری که می خواهید با آن انجام دهید؛ حتی می توانید اجاره این ملک را به عنوان نوعی سرمایه گذاری شروع کنید، اما، اگر سرمایه کافی دارید خرید خانه بدون وام انتخاب بهتری است، اگر قدرت خرید ملک را دارید در خرید شک نکنید.
۶- تضمین درآمد در آینده
ما انسانها در سن جوانی قدرت جسمی و ذهنی کافی ای برای آن داریم که زمینه را برای آرامش داشتن در دوران پیری آماده کنید.
این موضوع همچنین برای خانواده نیز وجود دارد، ما باید در دوران جوانی در جهتی جرکت کنیم که در دوران پیری نیازهای خود و خانواده تان به صورت کامل تامین شده باشد.
” شخصی که هدفش ثروتمند شدن است، آرزوی کوچکی در سر دارد اما شخصی که آرزوی داشتن پنج سکه را دارد، هدفش روشن و مشخص است و به همین خاطر هم خیلی راحت تر می‌تواند برای تحقق آن تلاش کند.”
۷- افزایش توانایی درآمدزایی
با ارزش ترین دارایی شما ذهن شماست؛ بنابراین برای به حداکثر رساندن توانایی خود برای به دست آوردن ثروت، باید روی ذهن خود سرمایه گذاری کنید.
شما باید پتانسیل درآمد خود را افزایش دهید، برای این کار را با کسب مهارتها و دانش جدید مهم برای کسب ثروت را انجام دهید.
به این فکر کنید که چگونه می توانید درآمد بیشتری کسب کنید. سپس، در نظر بگیرید که چه تغییراتی را باید در خود ایجاد کنید تا به آن برسید، برای ایجاد این تغییر از سرمایه گذاری نترسید!
“فرصت الهه مغروری است که وقت خود را با کسانی که آماده نیستند تلف نمی کند.”
خوش شانسی را جذب کنید!
وقتی مردم درباره ثروتمند شدن افراد ثروت صحبت می کنند، در بسیاری از موارد به شانس اشاره می کنند.
ما این فرصت را داریم که با سرمایه گذاری روی خودمان، شانس ثروتمند شدن را تغییر دهیم؛ شانس تنها نتیجه آمادگی و استفاده از فرصتهایی است که برای ما پیش می آید.
افرادی که به خوش شانس بودن دیگران حسادت یا شکایت می کنند، هرگز ثروتمند نمی شوند.
فرصتها از می رسند و شاکیان به آنها توجه نمی کنند؛ برای ثروتمند شدن، از هر فرصتی که پیش می آید استفاده کنید و آن را امتحان کنید.
ممکن است که شکست بخورید، اما شما شانس خود را افزایش می دهید که روزی به ثروت و موفقیت برسید.
” شما همیشه برای آینده آماده باشید، شرایط مالی می تواند به سرعت تغییر کند. بنابراین، در صورتی که شرایط برای شما بدتر شد، باید از قبل برنامه داشته باشید.”
پنج قانون طلایی
در این جای کتاب آکارد پنج قانون را روی لوحی می نویسد و به پسر خود می دهد تا بعدها جای پای پدر بگذارد:
۱- طلا به به دست افرادی می رسد که حداقل ۱۰ درصد از درآمد خود را پس انداز می کنند.
۲- طلا برای افرادی که سرمایه گذاری می کنند چند برابر می شود.
۳- طلا به دست افرادی می می رسد که طلاهای خود را با انسانهای عاقل می سپارند.
۴- طلا از دست افرادی که بر روی اهدافی که با آن ناشنا هستند سرمایه گذاری می کنند خارج می شود.
۵- طلا از دست افرادی که می خواهند یک شبه ثروتمند شوند، می رود.
بخشهای پایانی کتاب ثروتمند ترین مرد بابل
جورج سمیوئل کلاسون در ادامه کتاب به خوبیها و مشکلات وام دادن می پردازد، زمانی که می خواهید به کسی وام دهید از بازپرداخت آن مطمئن شوید، کسی که وام می گیرد ممکن است به شکلی درست از پول استفاده نکند و مطمئنا نمی تواند بدهی خود را نیز پرداهت کند.
باید توجه کنید که رفتن به دنبال راه های افزایش سریع افزایش پول ممکن است به ازبین رفتن تمام سرمایه شما بینجامد.
پس از آن نویسنده به محافظت می پردازد، دیوارهای بابل چیزی است که ثروت مردم بابل را از دست غارتگران در امان قرار می دهد، امروزه نیز این دیوارها به شکلهای مختلف مانند حسابهای پس انداز بیمه و سرمایه گذاریهای مطمئن وجود دارد؛ بهتر است از آنها استفاده کنید.
در ادامه جورج سیموئل کلاسون پیشنهاداتی را به افراد بدهکار می دهد، راه هایی که با کمک پشت کار می تواند باعث تعییر در روند زندگی با پرداخت بدهی و شروعی برای موفقیتهای مالی باشد.
“کار کلید موفقیت است”
در آخر کتاب، از زندگی برده ای می گویند که با کار کردن و پس انداز تبدیل به مردی ثروتمند در بابل شد، و به خود بابل اشاره می شود، شهری که نه جنگل دارد و نه معدن اما مردم فقط با تکیه بر خودشان تبدیل به شهری ثروتمند شده اند.
دلیل انتخاب اسم کتاب ثروتمندترین مرد بابل
اسم این کتاب ممکن است باعث ایجاد سوال در خواننده شود، چرا نویسنده از یک شخصیت بابلی استفاده کرده است، تمدنی که هزاران سال قبل از بین رفته است و امروز تنها کتیبه هایی از این تمدن به جا مانده است.
بابل در زمان باستان به نماد ثروت شناخته می شود و بسیاری از تاریخدان ها این شهر را ثروتمندترین شهر آن دوران می دانند، از طرفی جالب است بدانید تمدن بابل در نزدیکی رود فرات در عراق واقع شده بود، مناطقی که نه معدنی برای استخراج داشت و نه باران در آن جا زیاد بود، اما با این حال این شهر باستانی جزء پیشرفته ترین هرهای دوران خود بود.
از طرفی دیگر لوحی در بابل کشف شده بود که جوانی بدهکار در آن راه های خلاصی از بدهی و ثروتمند شدن در بابل باستان را حک کرده بود، این حکاکی مورد توجه جورج کلاسون قرار گرفت؛ این لوح بابل را برای جورج کلاسون تبدیل به بهترین جای ممکن برای گفتن حرفهایی در کتاب ثروتمندترین مرد بابل کرد.
تحلیل کتاب ثروتمندترین مرد بابل
کتاب ثروتمندترین مرد بابل یکی از کتابهایی است که هیچ زمانی ندارد صد سال پیش می توانست به خودباوری و رسیدن به موفقیت افراد کمک کند، امروز هم می تواند، با توجه به نظم جهانی اقتصاد احتمالا در آینده هم به همین شکل باشد، اما نقدهای مختلفی به این کتاب از نظر توصیه های داده شده وجود دارد.
در یکی از هفت علاج برای ثروتمند شدن یکی از این علاجها را “خرید املاک” می داند که عملا با حرف سرمایه گذاری در چیزی که از آن اطلاع درستی ندارید انجام ندهید که یکی پنج قانون طلا بود تضاد دارد.
چیزی که این کتاب را از کتابهای هم ژانر خود جدا می کند، این است که کتاب نمی خواهد به شما روشهای پول دراوردن را یاد بدهد بلکه به ما آموزش می دهد که پول را چگونه حفظ و مدیریت کنید.
از طرفی دیگر نگارش جذاب کتاب، که به شکلی داستانی و قابل درک، راهکارهای اقتصادی را می گوید باعث می شود که به خوبی در ذهن ماندگار شود.
داستانی که بر سر این سوالی است که دوستان آرکاد از او پرسیدند:
“چه شد که ناگهان الهه ثروت به تو نظر رحمتی انداخت و تو ثروتمند شدی؟ چرا دنیا فقط به کام تو می‌چرخد و با ما سر جنگ و ناسازگاری دارد؟ چرا ما از این ثروت، سهمی نداریم؟”
نویسنده کتاب،جورج سمیوئل کلاسون
جورج سمیوئل کلاسون نویسنده و سرمایه گذار آمریکایی متولد ۱۸۷۴ می باشد؛ او صاحب شرکت نقشه کشی کلاسون و اولین ناشر کتاب ” نقشه های آمریکا” بوده است.
بزرگ ترین اثر جورج کلاسون کتاب ثروتمندترین مرد بابل است که تا به امروز هنوز جزء کتابهای پر فروش در جهان می باشد.
کتابی که الهام بخش بسیاری از ثروتمندان بزرگ جهان مانند رابرت کیوساکی و دونالد ترامپ بوده است.
جورج ساموئل کلاسون در سال ۱۹۷۵ درگذشت و در آمریکا به خاک سپرده شد.
در تکه ای از کتاب ثروتمندترین مرد بابل در مورد رشد ثروت می گوید:
“ثروت، هرجایی که انسان براش انرژی بذارد، رشد می کند، اگه به انسان ثروتمند، برای خودش قصری بسازد، آیا پولی که او پرداخت می کند، از بین میرود؟ نه.
آجرپز قسمتی از اون رو می برد،کارگر قسمتی از اون رو می برد و معمار هم قسمتی از اون رو می برد و هر کس دیگه ای هم که در ساخت اون قصر، کاری رو انجام میدهد،قسمتی از اون ثروت رو می برد،و در عین حال وقتی‌که ساخت قصر کامل می شود،آیا به‌اندازه هزینه ای که براش انجام شده نمی ارزد؟ و آیا زمینی که آن قصر روی آن ساخته شده، بواسطه قصری که روش بنا شده بیشتر نمی ارزد؟ و آیا زمینی که در مجاورت اون قصر قرار داره،به خاطر وجود اون قصر در کنارش بیشتر نمی ارزد؟”
سخن پایانی
در کتاب ثروتمندترین مرد بابل قوانین مالی ای که می تواند به افراد مختلف برای بهبود در شرایط اقتصادی کمک کند به شکلی کاملا واضح قرار می گیرد؛ یکی از چیزهایی که این را یکی از بهترینهای نوع می کند سادگی است، بسیار بعید است که از خواندن حدود ۱۷۰ صفحه خسته شوید.
راهکارهایی که کتاب به شما برای پیشرفت می گوید راهکارهایی کاملا عملی است و پیچیدگیهای کتابهای اقتصادی امروز را ندارد؛ از طرفی دیگر کتاب بسیاری از اصول ثروتمند شدن مثل پس انداز داشتن، سرمایه گذاری، ریسک و غیره را با شکلی داستانی می گوید، به جذابیتهای این کتاب می افزاید.
اگر به دنبال کتابی هستید که همراه با گفتن اصول رسیدن به ثروت زبانی جذاب و شیرین را داشته باشد ثروتمند ترین مرد بابل یکی از بهترین انتخابها در کتابهای ژانر موفقیت می باشد.
بریده ای از کتاب:
“ثروت مانند درختی است که از یک دانه‌ی کوچک شروع به رشد می‌کند؛ اولین سکه ی مسی که تو پس انداز می کنی همانند کاشت دانه ای است که رشد می کند و به درخت ثروت تبدیل می شود، هرچه زودتر این دانه کاشته شود زودتر به درختی تنومند تبدیل می گردد، اگر این درخت صادقانه تغذیه شود و با پس انداز ثابت آبیاری شود، خیلی زود با رضایت خاطر به زیر سایه ی آن به آرامش خواهی رسید.”
ممنون از شما بابت این خلاصه کتاب زیبا