تصویر تبلیغاتی تصویر تبلیغاتی

خلاصه کتاب شازده کوچولو و روباه،نتیجه و پیام کتاب چه بود

خلاصه کتاب شازده کوچولو و روباه

کتاب شازده کوچولو اثر فرانسوی آنتوان دوسنت اگزوپری است و یکی از پرفروش ترین و مشهورترین داستان ها به سبک کلاسیک مدرن می باشد کتاب محبوب شازده کوچولو در سال ۱۹۴۳ یک سال قبل از سقوط هواپیمای اگزوپری و مرگ وی به انتشار رسید.

داستان در مورد یک پسر بچه است که نامش شازده کوچولو ست او برای به دست آوردن و کشف حقیقت و حکمت از سیاره ای دیگر وارد زمین شده و به مسافرت در زمین می پردازد.

شاید این کتاب در نگاه اول ظاهری کودکانه داشته باشد اما کتاب شازده کوچولو بسیار آموزه هایی عمیق و اخلاقی و فلسفی دارد این کتاب مشهور از پر فروش ترین کتاب ها محسوب می شود.

دنیای آدم بزرگ ها برای شازده کوچولو بسیار عجیب است و او مسافرتی شگفت انگیز را آغاز می کند.

کتاب شازده کوچولو به قدری معروف شد که تا پایان قرن بیستم به دومین کتاب پر فروش دنیا بعد از انجیل تبدیل شد و در لیست پرفروش‌ ترین کتاب‌ های جهان قرار بگیرد

شاهکار سنت‌ اگزوپری تا به حال به بیش از ۲۵۰ زبان ترجمه شده و ۲۰۰ میلیون نسخه نیز از این کتاب محبوب در سرتاسر جهان فروخته شده است.

در این بخش از متا راز با ما همراه شوید تا خلاصه کتاب شازده کوچولو را مرور کنیم.

خلاصه کتاب شازده کوچولو

خلاصه کتاب شازده کوچولو

داستان از مرد خلبانی آغاز می شود که در زمان کودکی خود متوجه شده آدم بزرگها دچار کمبود تخیل و فهم کامل هستند، وی بعد از فرود آمدن در یک صحرا با پسر بچه ای روبه رو می شود که از اخترک B-612 آمده است.

خلبان به او شازده کوچولو می گوید و داستان با گفتگوهایی که بین آن دو رد و بدل می شود شکل می گیرد.

شازده کوچولو شروع به تعریف داستان زندگی اش برای خلبان می کند، وی در اخترک کوچک خود بیشتر اوقاتش را صرف کندن نهال های بائوباب می کرده تا مانع بزرگ شدن آن ها و خورده شدن اخترکش شود یک روز اتفاق شگفت انگیزی می افتد و یک گل سرخ زیبا به شکل انسان روی اخترک به دنیا می آید.

شازده کوچولو عاشق گل زیبا شد ولی گل سرخ بسیار مغرور بود و  خواسته های گل سرخ به قدری زیادبود که شازده کوچولو بالاخره او را رها کرد و سفرش به اخترک های دیگر را شروع کرد.

شازده کوچولو و اخترک ها

در اخترک اول یک پادشاه تنها زندگی می کرد او مردمی نداشت که برایشان پادشاهی کند، پادشاه از شازده کوچولو خواست تا زیر دست او شود.

در اخترک دوم مرد خودخواه و مغروری را دید که از شازده کوچولو خواست تا به ستایش و چاپلوسی اش بپردازد.

در اخترک سوم با مرد دائم الخمری آشنا شد که برای فراموش کردن می خوارگی اش مدام در حال نوشیدن بود.

در اخترک چهارم یک تاجر را دید که خود را مالک ستارگان می دانست و پیوسته در حال شمارش تعداد دقیق ستاره ها بود.

در اخترک پنجم با فانوس بانی مواجه شد که او کار عجیبی می کرد زیرا او خود را موظف می دانست هر شب فانوسی را روشن و صبح روز بعد آن را خاموش کند با این که فاصله بین طلوع و غروب خورشید در اخترک کوچک او تنها یک دقیقه بود.

در اخترک ششم با جغرافی دانی آشنا شد که درباره اخترک خودش هیچ چیزی نمی دانست جغرافیدان به ثبت چیزهایی می پرداخت که از افراد خارجی می شنید. او از شازده کوچولو خواست تا اخترکش را شرح دهد اما گل سرخ را در دفترش ثبت نکرد چون بر این باور بود آن چه عمر کوتاهی دارد نباید ثبت شود.

اینجا بود که جغرافی دان به شازده کوچولو پیشنهاد داد که به زمین سفر کند.

کتاب شازده کوچولو یکی از بهترین کتاب های انگیزشی برای نوجوانان است که با خواندن آن پند های زیادی را یاد خواهند گرفت.

شازده کوچولو به زمین آمد

شازده کوچولو به زمین آمد و یک مار را دید که به شازده گفت تو در میان مردم روی زمین احساس تنهایی می کنی هر زمان که خواستی می توانی به خانه من بیایی.

سپس با یک گل مواج شد که فقط شش یا هفت آدم دیده بود و گمان می کرد آدم ها گیاهانی هستند که چون در زمین ریشه ندارند باد آن ها را به این سو و آن سو می برد.

شازده کوچولو در کوه فریاد کشید و با شنیدن اکوی صدایش به این نتیجه رسید که آدم های زمینی هر چیزی می شنوند دوباره تکرار می کنند.

وی یک باغ گل دید که بسیار ناراحت و غمگین شد زیرا گل او به دروغ گفته بود در جهان گلی مانند او وجود ندارد.

خلاصه کتاب شازده کوچولو و روباه

او بسیار رنجیده بود و فکر می کرد که ناگهان یک روباه را دید و با او آشنا شد.

شازده کوچولو به روباه گفت که بیاید و با هم بازی کنند اما روباه ناراحت بود و قبول نکرد که بازی کنند روباه از اینکه آدمها او را اهلی نکرده بودند غمگین بود روباه به شازده گفت که بیا و مرا اهلی کن.

شازده کوچولو گفت من بلد نیستم تو را اهلی کنم روباه به او گفت که چطور باید یک روباه را اهلی کند روباه گفت که اهلی کردن یعنی ایجاد پیوند و ارتباط کردن.

همچنین روباه گفت که هر کسی که دیگری را اهلی کند نسبت به او مسئولیت هایی پیدا می کند.

روباه به شازده کوچولو گفت تا زمانی که من را اهلی نکرده ای، هیچ فرقی با روباه های دیگر ندارم و هنگامی که اهلی شدم با بقیه متفاوت می شوم زیرا آن موقع فقط منم که انتظار تو را می کشم.

شازده کوچولو روباه را اهلی می کند، اما این کار را به سادگی انجام نداد بلکه سختی کشید.

روباه اهلی شد و زمانی که خواستند از هم جدا شوند روباه گریه کرد و شازده کوچولو از حرف های روباه متوجه شد که گُلش به او دروغ نگفته بود و تفاوت گلش با تمام گلهای دنیا را فهمید.

عاقبت شازده کوچولو و نارحتی او از گل سرخ

عاقبت شازده کوچولو و نارحتی او از گل سرخ

ارتباط شازده کوچولو با روباه سبب شد که ناراحتی اش از گُل سرخش به پایان برسد.

زیرا روباه به او فهماند زمانی را که به نگهداری از گل سرخ پرداخته باعث شده رابطه ای زیبا بین آن ها به وجود بیاید و او تا پایان در برابر گلش مسئول است.

شازده کوچولو و راوی به مدت هشت روز در صحرا بودند و در پایان شازده از مار خواست تا او را به اخترکش کنار گل سرخ زیبا برگرداند.

همچنین خلبان نیز بعد از رفتن شازده کوچولو هواپیمایش را تعمیر کرد و به خانه خود بازگشت.

در واقع گل سرخ نماد عشق و محبت است که خار های آن رنجی است که گاهی بین عاشق و معشوق به وجود می آید که نگهبان این عشق است.

نتیجه و پیام کتاب شازده کوچولو

۱ – از روی کارهایی که دیگران انجام می دهند آنها را قضاوت کنید نه از روی حرفهایشان. درست است که گل سرخ با حرف هایش دل شازده کوچولو را آزرده بود ولی با عطر خوشی که از خود بروز می داد باعث شادی شازده کوچولو نیز شده بود و بهتر بود شازده کوچولو به جای توجه به حرف های رنجاننده گل سرخ که منجر به رها کردن گل سرخ شد، به روح زیبای گل سرخ که در پس حرف های زننده اش بود توجه می کرد.

۲ – اگر می خواهید کسی را به خوبی بشناسید از علایق و استعدادهایشان بپرسید نه از ظاهر قد و وزن و اعداد.

۳ – تنهایی این نیست که کسی در کنارتان نباشد زیرا انسانها زیادی هستند که آدم دورو برشان زیاد است اما باز هم احساس تنهایی می کنند.

۴ – باید در مقابل هر چیزی که اهلی کرده اید مسئولیت داشته باشید باید زمانی که به فردی عشق ورزیدید تا ابد به او مسئول باشید و هیچ گاه او را رها نکنید.

۵ – باید نسبت به سختی ها صبور بود وقتی کرم سختی را تحمل می کند به پروانه ای زیبا بدل می شود.

۶ – همیشه خودمان را اول قضاوت کنیم بعد دیگران را.

۷ – با قلب و دروننتان می توانید اهمیت هر چیزی را پیدا کنید نه با چشم های ظاهری.

۸ – باید قدر هر چیزی که دارید را بدانید و از آن مراقبت کنید.

۹ – احساسات درونی خود را بروز دهید و آن را پنهان نکنید.

۱۰ – روابط به زندگی شما ارزش و بها می دهند.

درباره خلاصه کتاب شازده کوچولو

کتاب شازده کوچولو نقد و بررسی های بسیاری شده است درست است که نویسنده کتاب را برای کودکان نوشته اما در واقع داستان نمادین بزرگسالان است.

داستان زندگی  انسان را مورد بررسی قرار می دهد در قسمتی از کتاب در سیارک ها انسانهایی هستند که هر کدام نماد محسوب می شوند.

پادشاه نماد حاکمانی که می خواهند بر تمام دنیا تسلط پیدا کنند، و تمام دنیا را تحت سلطه خود قرار دهند.

مرد خود پسند، نماد انسان های خودخواه که می خواهند، تمام کائنات در برابر آنها سجده کنند.

مرد شراب خوار، نماد انسان های بی مسئولیت و بی هدف که فقط به خوشی یک لحظه ای خود می اندیشند.

مرد تاجر نماد انسان های پول پرست که به جز منافع شخصی خود به هیچ چیز دیگری فکر نمی کنند.

فانوس بان  نماد انسان های وظیفه شناس است که زندگی خود را فدای دیگران می کنند.

جغرافی دان نماد انسانهایی که مهربانی و عشق هیچ اهمیتی برایشان ندارد، فقط چیزهایی برایشان مهم است که اثبات شده باشند و فانی نباشند و بقا را در همین می دانند.

مار نماد مرگ است

گل سرخ نماد مهربانی و عشق است که خار های آن ناراحتی هایی است که گاهی بین عاشق و معشوق پیش می آید.

گیاهان بائوباب نماد زمین گیری بزرگسالان است که گرفتار دنیا و امور دنیایی می شوند و شازده کوچولو به عنوان یک کودک دوست ندارد گرفتار آنها شود به همین دلیل آنها را تا بزرگ نشده اند، ریشه کن می کند و از بین می برد.

مهاجرت از سیاره ای به سیاره دیگر، نماد مهاجرت انسان از بزرگسالی به دوران کودکی است تا ارزش هایی را که فراموش کرده دوباره شناسایی کند.

آب نماد امید است. خلبان که ذخیره آبش در حال تمام شدن است با پیدا کردن آب، بار دیگر امید به زندگی را پیدا می کند.

در قسمتی که شازده کوچولو با روباه صحبت می کند داستان به شکلی فلسفی می شود:

تو الان واسه من یک پسر بچه ای مثل صد هزار پسر بچه ی دیگر. نه من هیچ احتیاجی به تو دارم نه تو هیچ احتیاجی به من. من هم واسه تو یک روباهم مثل صد هزار روباه دیگر. اما اگر منو اهلی کردی هر دوی ما به هم احتیاج پیدا می کنیم. تو واسه من میان همه ی عالم موجود یگانه ای می شوی، من واسه تو.

دیدگاه فلسفی در کتاب شازده کوچولو

در بخش هایی از کتاب لحن طنز را می توان مشاهده کرد که در واقع طنز تمسخر آمیز است. مانند آن قسمت که پادشاه از شازده کوچولو درخواست می کند که بماند و وزیر دادگستری شود و یک موش را قضاوت کند:

 فکر می کنیم یک جایی تو اخترک ما یک موش پیر هست. صدایش را شب ها می شنویم. می توانی او را به محاکمه بکشی و گاه گاهی هم به اعدام محکومش کنی. در این صورت زندگی او به عدالت تو بستگی پیدا می کند. گیرم تو هر دفعه عفوش می کنی آخر یکی بیش تر نیست که.

نویسنده به تقابل بین دو دیدگاه فلسفی می پردازد. تقابل عصر روشنگری و فلسفه رمانتیک.

در عصر روشنگری فیسوفان معتقد بودند که تنها علم مهم و لازم است و انسان باید خیالبافی و رویا ها را مهار کند که همان بزرگسالی است. و در فلسفه رمانتیک معتقد هستند که دنیا را نمی توان با چشم ظاهر دید و برای شناخت آن باید چشم دل را نیز باز کرد.

با اینکه راوی هنوز کودک درونش فعال است اما گاهی او نیز بی حوصله می شود و مانند آدم بزرگ ها رفتار می کند. سعی دارد که کودکی خودش را که همان شازده کوچولو است، فراموش کند.

شازده کوچولو در واقع کودکی راوی است و در آخر با غیب شدن جسم شازده کوچولو این را برای خواننده تداعی می کند که همه اینها تخیلات راوی بوده است.

در واقع می توان گفت کتاب شازده کوچولو نوعی «اتوبیوگرافی» یا زندگی نامه خود نوشت است. کسانی که به این موضوع اعتقاد دارند می گویند:

آنتوان دو سنت اگزوپری یک خلبان بود و در جایی خودش بیان می کند که  من در بیابان بی آب و علفی مانده بودم و تصویر ذهنی از یک روباه بر من آشکار شد. انگار فقط یک روباه نبود و می خواست چیزی به من بگوید. راوی داستان هم خلبان است و در بیابانی گرفتار می شود.

گل سرخ که نشان معشوقه شازده کوچولو بود، عنوانی است که اگزوپری همیشه در مورد همسرش، کانسوئلو به کار می برد. کانسوئلو نیز پس از مرگ شوهرش، کتابی را به نام خاطرات گل سرخ از تجربه ی زندگی با اگزوپری نوشت و منتشر کرد.

زمانی که وی کتاب را می نوشت در آمریکا بود اما به عنوان یک فرانسوی کتاب شازده کوچولو را نوشت. در حالی که خودش برای جذب کمک به مردمش که درگیر جنگ جهانی دوم بودند، مهاجرت کرده بود. و در این کتاب هم خلبان و هم شازده کوچولو مهاجرت کرده اند.

در نهایت شازده کوچولو فهمید باید به جایی برگردد که از آن آمده است. طرح داستان نیز حالت دایره وار است که به جایی ختم می شود که از آن شروع شده بود. یعنی همان بیابان بی آب و علفی که شازه کوچولو در آن فرود آمده بود.

درباره فرانسوی آنتوان دوسنت اگزوپری نویسنده کتاب

آنتوان دو سنت اگزوپری (۱۹۰۰- ۱۹۴۴)، شاعر، نویسنده و خلبان فرانسوی، اثر شازده کوچولو شازده Le Petil را خلق کرد.

اما در فرانسه به علت ممنوعیت چاپ آثار او، این رمان چاپ نشد. تا اینکه رینال و هیچکاک، در آوریل ۱۹۴۳ در آمریکا، آن را به زبان انگلیسی و فرانسوی چاپ کردند.

این نویسنده معروف خلبان جنگی بود و در جنگ های داخلی اسپانیا و جنگ جهانی دوم شرکت داشته و پرواز می کرده.

عاقبت در سال ۱۹۴۴ برای ماموریت شناسایی اسکادران هوایی فرانسوی رفته بود و با لاکهید P-38  پرواز می کرد، هواپیمایش در بالای دریای مدیرانه سقوط کرد و مرد.

پس از مرگ او ممنوعیت چاپ آثارش برداشته شد و داستان شازده کوچولو در فرانسه هم به چاپ رسید.

جمعبندی

کتاب شازده کوچولو بیانی کودکانه و ساده دارد اما مفاهیم و مضامین بسیار معناداری در آن است. که وقتی لایه های پنهان آن را باز می کنید تمامی حقایق و منظور نویسنده آشکار می شود.

نویسنده مفاهیمی همچون خانه، فلسفه، علم، قدرت، کودکی، تنهایی، فقدان، جنگ و سیاست، عشق، سفر، مهاجرت را عنوان می کند.

جالب ترین ویژگی کتاب آن است که آدم بزرگ ها را مسخره می کند و آنها را به خاطر فراموش کردن ارزش های اصلی زندگی سرزنش می کند. این ارزش ها عبارتند از: حس مسئولیت در برابر هم نوعان، پیوند و همبستگی، محبت، به کارگیری چشم دل برای دیدن حقایق.

کتاب سعی دارد به مخاطب بگوید که انسان همه حقایق را در درون خود دارد اما آنها را فراموش کرده و باید دوباره به خودش رجوع کند و به کشف ارزشهای درونی بپردازد.

مریم رضایی

نقش: نویسنده

مهم نیست که انسان چه اندازه می داند، چه چیز کسب کرده و چگونه پرورش یافته، مهم این است که دانسته خود را چگونه بکار می برد

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
4 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
SHAHRAM

جاابه که برخی کتاب ها مثل شازده کوچولو هنوز هم که هنوزه محبوب هستند واقعا من که با این کتاب خیلی زندگی کردم دوستانی که علاقه به کتاب دارند پیشنهاد میکنم شازده کوچولو رو چند بار به صورت عمیق مطالعه کنند.خیلی کتاب خوندم و میتونم بگم این اثر یکی از بهترین هاست

شهشهانی

کسی در سبک کتاب سازده کوچولو کتاب میتونه معرفی کنه که سبک داستانی باشه و روانشناسی؟

Samane

این کتاب رو برای کودکان خودتان کامل بخوانید و بعد از مدتی مجددا مرور کنید.یک اثر فوقالعاده و تاثیر گذار مناسب ۵ تا ۱۰۰ سال

کپی رایت 2024 متا راز
تمامی حقوق وب سایت متعلق به متا راز می باشد.
Whatsapp
4
0
دیدگاه شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x