فهرست مطالب
- ابتدا افکار مزاحم و تکرار شونده را بشناسید
- بدانید که وقوع افکار مزاحم و تکرار شونده رایج است
- افکار مزاحم خود را بپذیرید و از آنها فرار نکنید
- درباره افکار ناراحت کننده خود بنویسید
- محرک ها های افکار مزاحم
- تعیین منشا افکار اذیت کننده و مزاحم مهم است
- اخبار ناگوار و ناخوشایند میتواند منشا افکار مزاحم باشند
- پرت کردن حواس خود باعث فرار از افکار مزاحم میشود
- کمک گیری از یک متخصص روان درمانی
افکار مزاحم و تکرار شونده که اغلب بصورت افکار ناخوانده در ذهن پدیدار میشوند، در بیشتر موارد معمول و عادی هستند.
گاهی ممکن است گیج یا ناراحت شوید. اما وقوع آنها کاملا طبیعی میباشد.
در این دنیای پر از تلاطم و سرشار از آشفتگی، داشتن چنین افکار منفی تا حدی طبیعی است.
بر اساس مطالعات، در افراد دارای ذهن سالم وقوع چنین افکاری با شدت معینی کاملا طبیعی است.
اما مشکل از آنجایی شروع میشود که رخداد این پدیده از حد معین عبور مینماید.
اینکه رخداد افکار مزاحم و بد برای هیچکس تجربه خوشایندی نیست، امری کاملا عادی است.
دلیل و منشا اینگونه افکار، متفاوت است. برخی به دلایل اتفاقاتی که در گذشته افتاده است، از رخداد مجدد آن حوادث ترس دارند.
برخی دیگر به صورت غیر موجه از مقابله با آینده میترسند و مدام در حال فکر کردن به آن هستند.
ریشه چنین افکاری در افراد مختلف، متفاوت میباشد.
مسئله ای که مهم است، مقابله با افکار مزاحم و تکرار شونده میباشد.
برخی از افراد با این افکار وسواس پیدا میکنند و از کنار آن عبور نمیکنند.
اگر فکر میکنید با افکار مزاحم خود دچار وسواس و درگیری نامتناهی شده اید، خواندن ادامه این مقاله را به شما پیشنهاد میکنیم.
در ادامه به شما میآموزیم که چگونه در برابر این افکار ناخوانده و اذیت کننده بایستید و با آنها مقابله کنید.
ابتدا افکار مزاحم و تکرار شونده را بشناسید
بیاموزید و درک کنید که فکر نگران کننده چیست. یک فکر ناراحت کننده چیزی است که از جایی نامعلوم به فکر شما خطور میکند.
افکار مزاحم اغلب بر خشونت و حوادث آسیب زای گذشته تمرکز میکنند.
اما تنها به این دستهها محدود نمیشوند. روانشناسان این نوع افکار را افکار ناخوانده نیز مینامند.
زیرا اغلب بدون هشدار و ناگهانی در سر ما ظاهر میشوند و باعث ناراحتی ما میشوند.
افکار ناخوانده میتواند در افراد مختلف بسیار متفاوت باشد.
در ادامه به برخی از این نوع افکار اشاره میکنیم.
ذکر چنین مثالهایی شما را در شناختن افکار ناخوانده کمک میکند.
برای مثال به یک نوزادی فکر کنید که آن را در آغوش گرفته اید. اکنون ممکن است در افکار خود مدام به انداختن یا پرت شدن نوزاد از بغل خود فکر کنید.
حتی اگر شما هرگز این کار را نکرده باشید، ولی این فکر به ذهن شما خطور کرده است.
چنین مسئله ای نمونه ای بارز از یک فکر مزاحم میباشد.
مثالی دیگر، زیر گرفتن رئیس خود با ماشین تان است. ممکن است رئیس تان شما را ناراحت کرده باشد و چنین افکاری در ذهن تان پدیدار شود.
در حالیکه در واقعیت هیچگاه چنین عملی را انجام نخواهید داد.
فکر یک تجربه ناراحت کننده، مانند تصادف رانندگی یا حمله ی افراد به شما، همگی افکار ناخوانده و مزاحم هستند.
در اینگونه حالات شما خود را در مسیر تصوراتی قرار میدهید که گاهی در واقعیت اصلا رخ نداده اند.
بدانید که وقوع افکار مزاحم و تکرار شونده رایج است
اکنون که اینگونه فکرهای مزاحم را شناخته اید، باید بدانید که وقوع آنها امری رایج و طبیعی است.
بسیاری از مردم افکار ناراحت کننده ای دارند. با وجود این که اکثر ما این افکار را داریم، برخی از مردم نگران وقوع چنین افکاری هستند.
در مورد افکاری که هرگز نمیتوانند روی آنها کنترلی داشته باشند، نگرانی و وسواس دارند.
این مسئله اغلب باعث ناراحتی آنها میشود. اگر از افکار نا خوانده و مزاحم خود ناراحت هستید، سعی کنید به یاد داشته باشید که تنها نیستید.
بسیاری از مردم این نوع افکار را تجربه میکنند. بنابراین خطور کردن چنین افکاری در ذهن شما امری کاملا طبیعیست.
همچنین بدانید که داشتن افکار مزاحم شما را به فرد بدی تبدیل نمیکند.
در بیشتر موارد، داشتن یک فکر نگران کننده که میدانید هرگز به آن عمل نخواهید کرد، امری طبیعی است.
اگر مثلا راجع به آسیب رساندن به رئیس خود فکری در ذهن شما آمده است، شما را به فرد بدی تبدیل نمیکند. اغلب، ما این افکار را داریم.
اما در واقعیت به آنچه که فکرمیکنیم عمل نمیکنیم. گاهی اوقات ذهن ما سرگردان میشود و بدترین اتفاق ممکن را در یک موقعیت معین در نظر میگیرد.
افکار مزاحم خود را بپذیرید و از آنها فرار نکنید
افکار و تصورات مزاحم را بپذیرید. در حالی که ممکن است اولین غریزه شما این باشد که از آنها چشم پوشی کنید.
تحقیقات در روان شناسی نشان میدهد که تلاش برای سرکوبی چنین افکاری باعث افزایش ماندگاری آنها میشود.
چشم پوشی باعث میشود که تسلط این افکار بر ذهن بیشتر شود. دلیل این امر نیز آن است که مغز تمایلی به فراموشی موضوعات مختلف ندارد.
هرچقدر شما بیشتر تلاش کنید که چنین افکاری را نادیده بگیرید، مغز بیشتر با آن درگیر میشود.
بنابراین نادیده گرفتن این افکار ایده خوبی نیست. اگر سعی کنید این افکار را نادیده بگیرید یا جلوی آن را بگیرید، ممکن است با شدت بیشتری عود کند.
تلاش برای سرکوب افکار مزاحم شما حتی ممکن است منجر به وسواس ناسالم در مورد آن افکار شود.
به جای تلاش برای جلوگیری از افکار مزاحم، آن را بپذیرید و شروع به بررسی آن کنید. محتوای افکار مزاحم خود را مشخص کنید.
این درباره چیست و چه چیزی در آن نگران کننده است. بدین ترتیب منشا چنین افکاری را پیدا میکنید و میتوانید واکنش فردی خود را کنترل کنید.
دکتر دنیل وگنر روانشناس آمریکایی نیز تحقیقات گسترده ای در این زمینه داشته است.
او نیز معتقد است سرکوب کردن و چشم پوشی افکار ناخوانده و مزاحم باعث دامن زدن به پایداری آنها در ذهن میشود.
دکتر وگنر همچنین بیان میکند که با تلاش برای نادیده گرفتن چنین افکاری، تردد آنها در ذهن زیاد میشود.
در این حین در بسیاری از افراد احساس اضطراب نیز پدیدار میشود. این احساس ترس و اضطراب به خودی خود باعث دامن زدن بر این افکار میشود.
درباره افکار ناراحت کننده خود بنویسید
نوشتن افکار مزاحم تان میتواند به شما کمک کند تا به روشهای مختلف به آنها فکر کنید. همچنین نوشتن آن میتواند به شما کمک کند برخی از افکار را از سر خود دور کرده و فرکانس انتشار آنها در مغزتان را کاهش دهید.
میتوانید از دفعه ی بعدی که یک فکر مزاحم به ذهنتان رسید شروع کنید و آن را در یک دفتر یادداشت یا کتابچه بنویسید. کافیست کمیبرای آن وقت بگذارید.
پس از نوشتن فکر ناراحت کننده خود این سوالات را از خود بپرسید.
آیا میدانید برای چه این فکر شما را ناراحت کرده است؟
ترس از وقوع آن یا عمل کردن به آن فکر است که باعث میشود در سر شما حضور پیدا کند؟!
هر چند وقت یکبار به آن فکر میکنید؟!
زمانی که اینگونه افکار در روز یا هفته بیشتر اتفاق میافتد را حساب کنید.
محاسبه تعداد دفعاتی که این فکر در فواصل زمانی در ذهن شما پدیدار میشود باعث میشود به الگوی پیدایش آن فکر و تصور اذیت کننده دست پیدا کنید.
از کلمات و برچسبهایی مانند عصبانی، غمگین، هیجان زده و غیره برای برچسب زدن به اینگونه احساسات استفاده کنید.
محرک ها های افکار مزاحم
به این نکته نیز دقت کنید که آیا محرکی برای این فکر وجود دارد؟! آیا همیشه بعد از دیدن چیزی یا کسی خاص به آن فکر نگران کننده میافتید؟
بعد از اینکه این فکر در ذهن شما شکل گرفت چه میکنید؟ آیا به تفصیل به آن فکر میکنید؟ آیا در مورد آن صحبت میکنید یا اینکه سعی میکنید آن را نادیده بگیرید؟
نکته ی دیگری که باید دنبال آن بگردید این است که آیا همراه این فکر مزاحم اندیشههای دیگری وجود دارد یا نه.
با این کار میتوانید متوجه شوید که یک فکر خاص باعث بوجود آمدن رشتههای فکری دیگر میشود و در نهایت شما را مشوش میکند.
گاهی نیز فکری که شما را اذیت میکند، ناشی از ترس قضاوت شدن توسط دیگران است.
برای اینکه این مسئله را متوجه شوید هنگام نوشتن افکار مزاحم خود این سوال را از خود بپرسید: آیا فکر این که دیگران افکار شما را بشناسند و شما را به خاطر آنها قضاوت کنند بیشتر از خود فکر شما را آزار میدهد؟!
بطور کلی برخی از افکار مزاحم ممکن است تکرار شوند زیرا باید اقدامیبرای آنها انجام دهید مانند تصمیم گیری بر اساس آنها. برخی دیگر ممکن است به دلیل اضطراب تکرار شوند.
اما هیچ دلیلی وجود ندارد که شما مرتب به فکر آنها باشید و آنها را برای خود مرور کنید. آیا کاری وجود دارد که بتوانید انجام دهید/عمل کنید تا احساس بهتری داشته باشید؟
به عبارت دیگر، آیا میتوانید کاری کنید که شرایط تغییر کند یا نه.
تعیین منشا افکار اذیت کننده و مزاحم مهم است
منشا افکار وسواسی خود را مشخص کنید. تلاش برای ردیابی ریشه هر فکری که در ذهن شما پدیدار میشود ممکن است به شما کمک کند تا نگرانیهای خود را در مورد این فکر مزاحم کاهش دهید.
بطور کلی دو منشا را برای برای افکار مزاحم در نظر میگیرند. دسته اول این نوع افکار مربوط به اتفاقات روزمره هستند.
برای مثال شما در رابطه با کارهایی که بصورت روزمره انجام میدهید، نگرانی دارید که اتفاق ناگواری حادث شود. دسته دوم از منشا افکار مربوط به احساساتی هستند که تجربه میکنید.
مانند ترس، خشم و مواردی از این قبیل.
اخبار ناگوار و ناخوشایند میتواند منشا افکار مزاحم باشند
اخباری که در رسانههای جمعی پخش واطلاع رسانی میشوند میتواند به ایجاد اینگونه افکار در شما کمک کنند.
رسانههای ارتباط جمعی نیز راهی برای مشوش کردن شما میباشد.
یک مطالعه نشان داد که تماشای رسانه ای وقایع خشونت آمیز به میزان قابل توجهی به استرس حاد کمک میکند.
وقتی که در معرض اخبار و وقایع ناخوشایند قرار میگیرید، باعث میشود به تعداد دفعات بیشتری افکار مزاحم را تجربه کنید.
بنابرانین گاهی دوری از این نوع اخبار و رسانهها باعث میشود که به عدم ایجاد افکار ناراحت کننده کمک کنید.
زیرا پس از خواندن خبر یا تماشای ویدیو فکر و تصورات آن در ذهن شما رسوخ میکند و سپس شروع به فکر کردن به آن میکنید.
همین امر موجب مشوش کردن شما میشود.
اگر متوجه شدید که در معرض اخبار ناخوشایند هستید و این ممکن است به افکار مزاحم شما کمک کند، تماشا یا خواندن اخبار را برای مدتی متوقف کنید. یا اینکه فقط بر روی اخبار و وقایع مثبت تمرکز کنید.
پرت کردن حواس خود باعث فرار از افکار مزاحم میشود
حواس خود را پرت کنید.
توجه کنید که پرت کردن حواس خود با تلاش برای فکر نکردن به این افکار متفاوت است.
در اوایل این مطلب اشاره کردیم که تلاش برای فکر نکردن به افکار ناراحت کننده غالبا نتیجه عکس دارد.
ولی پرت کردن حواس خود به معنای تلاش برای فکر نکردن به این موضوعات نیست، بلکه تلاشی برای مشغول کردن فکر خود به امور یا افکاری دیگر است.
بنابراین بصورت خود به خودی آن فکر مزاحم درون مغز آدم کمرنگ میشود و بدین ترتیب میتوانید از آنها عبور نمایید. برخی از فعالیتهای مثبت زیر را امتحان کنید تا حواس شما را پرت کند.
ورزش میتواند به کاهش تنش و اضطراب کمک کند. یک سرگرمیرا انتخاب کنید تا ذهن و بدن خود را مشغول کنید.
بهتر است در زمینه علایق خود سرگرمیمورد نظر را انجام دهید. این کار تاثیر بسیار بالایی دارد. با دوستان خود وقت بگذارید و به تفریح بروید.
به کافههای مختلف بروید و کتابهای خوب بخوانید. کتاب خوانی یک راه بسیار مفید برای جهت دهی به افکار و تصورات میباشد.
همچنین میتوانید شعر بنویسید، نقاشی بکشید و آهنگ بخوانید. مدیتیشن نیز راهی است که میتوانید انجام دهید.
کمک گیری از یک متخصص روان درمانی
در برخی موارد افکار مزاحم میتواند مربوط به رفتارهای ضد اجتماعی، اسکیزوفرنی، اختلال استرس پس از سانحه یا اختلال وسواس اجباری باشد.
اگر چنین باشد برای درمان و رفع آن باید از یک درمانگر کمک بگیرید.
اگر به هریک از شرایط زیر پاسخ مثبت دادید، مشخص میشود که جهت رفع اینگونه افکار اذیت کننده باید به یک روانکاو مراجعه کنید.
فکر کردن به افکار بالقوه مضر. فکر کردن به صدمه زدن به خود یا دیگران. فکر کردن و برنامه ریزی در مورد چگونگی صدمه زدن به شخصی یا قصد انجام این کار.
شنیدن صداهایی از درون جهت ضربه زدن به خود و دیگران. تاثیرگذاری افکار یا رفتارهای وسواسی شما بر خانه یا زندگی کاری شما.
تجربه کردن مداوم رفتارهای آسیب زا. اگر جواب شما در برابر داشتن هریک از این حالات مثبت است، باید حتما به یک متخصص در جهت درمان و مراقبت آسیبهای روانی مراجعه کنید.
از تقاضای کمک نترسید. حل کردن مشکل بهتر از حاد شدن آن میباشد و از پیش آمدن عواقب جبران ناپذیر جلوگیری میکند.
اگر وضعیت تان خیلی بد شد، سعی نکنید خود درمانی کنید. حتما از مشاور، روانشناس یا روانپزشک کمک بگیرید.