تصویر تبلیغاتی تصویر تبلیغاتی

چگونه در مدیریت و کنترل احساسات عشقی موفق باشیم ؟

چگونه در مدیریت و کنترل احساسات عشقی موفق باشیم ؟

آیا شما از آن دسته افراد هستید که وقتی چشمتان به معشوقتان می‌افتد دست‌وپای خود را گم می‌کنید؟
این مسئله می‌تواند زندگی شما را دشوار کند. این رفتار ناخواسته گاهی سبب ایجاد اضطراب و یا سرخوردگی در فرد عاشق می‌شود.
این احساسات گاهی بسیار شدید هستند. نگران نباشید.
با به‌کارگیری چند ترفند ساده شما هم می‌توانید همچون دیگران از بودن در کنار معشوقتان احساس آرامش کنید.
در ادامه یاد بگیرید چگونه کنترل احساسات عشقی را در دست بگیرید.

شناخت و پذیرش مسئولیت احساسات خود

هر فرد برای آغاز رابطه عاطفی باید تمام توان خود را در جهت پذیرش مسئولیت علاقه دیگری به کار گیرد.
اینکه ما دیگری را درگیر احساس خود کنیم ولی توان ابراز علاقه را نداشته باشیم رفتاری بسیار غیرانسانی است.
در ادامه با تکنیک‌های ساده جهت شناخت و پذیرش مسئولیت  آشنا خواهیم ­شد.

احساس خود و منبع آن را مشخص کنید

این به شما کمک می‌کند آرام‌تر باشید.
سعی کنید با خود صادق باشید و از خود بپرسید که این احساسات ناشی از عشق است یا شهوت.
سعی کنید درباره این موضوع با خود صحبت کنید.
مثلاً:”من دچار استرس می‌شوم چون او بسیار زیباست. نگرانم که او را از دست بدهم اما چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد زیرا این احساس دوطرفه است.
من کمی هول‌شده‌ام و به‌زودی خوب می‌شوم. من تمام تلاش خود را می‌کنم. دوست داشتن او ارزشش را دارد”.

 مدیریت و کنترل احساسات عشقی

منشأ یابی مشکل و رفع آن

این احساسات اغلب زمانی ایجاد می‌شود که فرد نمی‌تواند بپذیرد معشوق او نیز بی‌نقص نیست.
هیچ انسانی کامل نیست. مجموعه‌ی کاستی‌ها و فزونی‌ها در کنار هم ذات یک انسان را تشکیل می‌دهد.
سعی کنید این فکر ناسالم را از ذهن خود بیرون کنید.
آگاه باشید زمانی که می‌خواهید خود را بیش از آنچه هستید نشان دهید قطعاً شکست می‌خورید.
خودتان باشید تا بتوانید در برابر او آرامش را تجربه کنید.

اگر در انجام این کار مشکل‌دارید از یک بزرگ‌تر یا فرد متأهل موفق کمک بگیرید.

روزانه نویسی کنید

نوشتن مسائل و رویدادهای روزمره نه‌تنها موجب سلامت روحی فرد می‌شود بلکه به شما در تخلیه احساسات کمک می‌کند.
روزانه نویسی به شما این فرصت را می‌دهد که افکار خود را سروسامان دهید و به درک عمیق‌تری برسید.
این ترفند به شما کمک می‌کند در زمان برخورد با دیگران، اعتمادبه‌نفس بیشتری داشته باشید.

احساسات خود را ابراز کنید

احساس خجالت در کنار شخصی که دوستش دارید یک مسئله کاملاً طبیعی است.
زمانی که خجالت‌زده هستید ممکن است وسوسه شوید احساسات خود را پنهان کنید یا نادیده بگیرید.
آگاه باشید که این رفتار نه‌تنها نظر معشوقتان را جلب نمی‌کند بلکه او را دلسرد می‌نماید.

تلاش کنید در حضور او طبیعی رفتار کنید. تماس چشمی برقرار کنید، لبخند بزنید و به صحبت‌های او گوش دهید.
مطمئن باشید با این رفتار او از بودن در کنار شما احساس آرامش می‌کند.

اندکی از جمع فاصله بگیرید و تنها باشید

زمانی­که احساس می‌کنید دچار استرس شده‌اید و نمی‌توانید بر خود مسلط باشید با رعایت ادب اندکی از او دور شوید.
مثلاً برای شستن دست‌ها یا برقراری یک تماس تلفنی اندکی از معشوقتان فاصله بگیرید.
زمان کوتاهی به خود بدهید و چند نفس عمیق بکشید تا کنترل عاطفی خود را بازیابید.
هنگامی‌که احساس کردید حالتان بهتر است برگردید و صحبت را از سر گیرید.

دوست داشتن خود را به زبان بیاورید

دوست داشتن خود را به زبان بیاورید

بسیاری از افراد از گفتن کلمه‌ی دوستت دارم احساس شرم می‌کنند.
با مخفی کردن این مسئله از طرف مقابلتان تنها او را آزار می‌دهید.
معشوقتان تا زمانی که احساس شما را نداند در رابطه با شما سردرگم است.
با گفتن این جمله دل‌نشین او را از این سردرگمی و حال پریشان نجات دهید.

سعی کنید برای ابزار دوست داشتن از لحن ملایم استفاده کنید.
استفاده از لحن سرد و عادی باعث آزردگی خاطر معشوقتان خواهد شد.
درصورتی‌که تحت هیچ شرایطی نمی‌توانید جمله دوستت دارم را به زبان بیاورید از عبارات مشابه استفاده کنید.
مثلاً بگویید: “چقدر با تو بودن برای من آرام‌ بخش است. گذر زمان را در کنار تو احساس نمی‌کنم”.

لحظات سخت را برای خود بازسازی و تمرین کنید

سعی کنید زمان‌هایی را که تنها هستید با خود تمرین کنید.
حضور معشوقتان را بازسازی کنید، خود را در موقعیت سخت تصور و تلاش کنید با او سخن بگویید.
در این موقعیت می‌توانید گفتن حرف‌هایی که برایتان سخت است را امتحان کنید. مطمئن باشید با اندکی تمرکز و تلاش به‌راحتی از پس آن بر خواهید آمد.

نفس عمیق بکشید

هنگامی‌که شدیداً دچار استرس می‌شوید، به‌راحتی چند نفس عمیق بکشید.
برای بهبود شرایط تنها به دم و بازدم خود تمرکز کنید. با این شیوه به‌راحتی استرستان کاهش می‌یابد و به شما امکان می‌دهد تا به احساس و رفتار خود مسلط باشید.

حواس خود را پرت کنید

حواس‌پرتی به‌جا سبب می­شود تا اندکی ذهن خود را از فکر کردن مداوم به معشوق خود دور کنید.
به دوران کودکی خود فکر کنید یا به سفرهای هیجان‌انگیزی که تاکنون داشته‌اید.
اجازه ندهید ذهن شما تنها و تنها برای یک موضوع درگیر باشد.
این فرآیند شما را به‌شدت منزوی و منفعل می‌کند. سعی کنید از جملات مثبت زیر استفاده کنید.

همه‌چیز درست می‌شود.

من آرام و خونسرد هستم.

با هر نفس عمیق، آرامش وجود مرا فرا میگیرد

من شجاعانه زندگی می‌کنم.

تنها به لحظه حال و حضور معشوقتان فکر کنید نه هیچ‌چیز دیگر

تلاش کنید زمانی که در کنار معشوق خود هستید به هیچ‌چیز جز حرف‌ها و رفتار خود تمرکز نکنید.
فکر کردن به اینکه آینده رابطه مشترک شما چه خواهد شد را به زمانی دیگر موکول کنید.
بعدها فرصت زیادی برای بررسی این افکار دارید. این افکار می‌توانند شما را دچار استرس کنند.
گاهی فکر کردن به شکست‌های رابطه‌ عاطفی قبلی سبب عدم تمرکز شما می‌شود.
آگاه باشید که طرف مقابل به‌راحتی می‌تواند متوجه دست‌پاچگی شما شود.

عوامل محرک را بیابید و با آن‌ها مبارزه کنید

گاهی افراد در مواجهه با معشوق خود آن‌قدر دچار استرس می‌شوند که دست‌و پا چلفتی یا کم‌حرف به چشم می‌آیند.
اگر این اتفاق برای شما افتاد محرک را پیدا کنید و درباره چگونگی مبارزه با آن بیندیشید.

اگر در صحبت کردن با او مشکل‌دارید، موضوعی را مطرح کنید که کاملاً از آن مطلع هستید.
این شیوه از فراموش کردن آنچه می‌خواهید بگویید جلوگیری می‌کند.
اگر احساس کردید نمی‌توانید به‌درستی راه بروید او  را به کافه برای صرف یک فنجان قهوه دعوت و در حالت نشسته صحبت کنید.
سعی کنید از شیوه‌هایی استفاده نمایید که نیاز به مهارت کمی دارد.

دو نامه بنویسید

دو نامه بنویسید

یک نامه درباره تکریم احساستان و دلایلی که چرا این راه را در پیش‌گرفته‌اید بنویسید.
نامه دیگر را درباره ترس­ها، نگرانی‌ها و عوامل اضطراب ناشی از مواجهه با معشوقتان بنویسید.
سعی کنید برای حل مشکلاتی که درون هر دو نامه هست اقدام کنید.
با گذشت زمان هیچ مشکلی حل نمی‌شود. برای زندگی خود برنامه‌ریزی کنید و منشأ کاستی‌های رفتاری خود را بیابید.

افکار منفی را دور کنید

گاهی افراد خود را اسیر یک حلقه از افکار منفی می‌کنند.
این افکار تا جایی پیش می‌رود که خروج از این حلقه ذهنی برای آن‌ها دشوار است.
این افکار را شناسایی کنید و با افکار مثبت جانشین نمایید. مثلاً “او مرا دوست ندارد. من خیلی خجالت می‌کشم. مردم فکر می‌کنند من یک انسان ناتوانم”.
این افکار منفی را دور بریزید. با خود تکرار کنید:”من ارزشمندم. قبل از علاقه‌مند شدن به او، دوستان خیلی خوبی داشته‌ام. احمقانه است اگر ارزش خود را نادیده بگیرم”.

بزرگ‌ترین ترس‌های خود را به زبان بیاورید

تمام داستان رمانتیک ذهن خود را به زبان بیاورید.
چندین بار این داستان را برای خود بازگو کنید.
هر بار اشتباهات و ترس­های خود را شناسایی و رفع نمایید.
در بار سوم یا چهارم شما به‌راحتی می‌توانید افکار پوچ و افراطی را تشخیص دهید.
برخی از این عبارات در ادامه آورده شده است.

اگر از او تقاضای ملاقات کنم و او رد کند، همه مرا مسخره می‌کنند.

من تا آخر عمر بخاطر رد کردن تقاضای این پسر خود را نمی‌بخشم.

همکاران یا همکلاسی‌های من درباره من فکرهای اشتباه می‌کنند.

این تکنیک برای آشکار شدن افکار پوچ بسیار مؤثر است.

اگر واقعاً احساس می‌کنید که این افکار در ذهنتان وجود دارد و آزارتان می‌دهد با یک مشاور خانواده مشورت کنید.

در کلاس‌های هم‌اندیشی و روانشناسی شرکت کنید

اگر احساس خجالت باعث شده تمرکز خود را از دست دهید این احساس را با دیگران به اشتراک بگذارید.
شرکت در گروه‌های مشاوره این امکان را می‌دهد که بتوانید به‌ راحتی درباره مشکلتان زیر نظر یک متخصص باهم تبادل‌ نظر کنید.
این شیوه به شما کمک می‌کند تا با شرایط عادی خود کنار آمده و احساس انزوای کمتری کنید.

درصورتی‌که به این گروه‌ها دسترسی ندارید به اشتراک گذاشتن این احساسات با اعضای خانواده، افراد متأهل موفق و دوستان خیرخواه شما می‌تواند کارگشا باشد.

کلام آخر

ویروس کرونا و مرگ‌های زودرس به ما ثابت کرد که برای لذت بردن از زندگی وقت زیادی نداریم.
هیچ‌کس نمی‌داند تا چه زمانی زنده است و می‌تواند در کنار عزیزانش باشد.
تلاش کنیم از بودن در کنار هم لذت ببریم.
زندگی با تمام سختی‌ها و نشدن­هایش، زیباست.
ترس­ها، نگرانی‌ها، خجالت‌زدگی‌ها همچون غل و زنجیر دست و پای انسان را می‌بندند.
با اراده قوی و کمک دیگران این زنجیرها را از وجود خود بازکنید و از لحظه­ لحظه زندگی خویش استفاده نمایید.
چه بسیار افرادی که شبی تصمیم گرفتند صبح روز بعد به معشوقشان بگویند که چقدر او را دوست دارند ولی هرگز صبح را ندیدند.
فرصت‌ها را غنیمت بشمارید و حال خوب را به یکدیگر هدیه دهید.


منبع محتوا:

wikihow marieclaire


برچسب:

,

مریم رضایی

نقش: نویسنده

مهم نیست که انسان چه اندازه می داند، چه چیز کسب کرده و چگونه پرورش یافته، مهم این است که دانسته خود را چگونه بکار می برد

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کپی رایت 2024 متا راز
تمامی حقوق وب سایت متعلق به متا راز می باشد.
Whatsapp
0
دیدگاه شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x