بی ذهنی چیست،راههای رسیدن به بی ذهنی

بی ذهنی یکی از عنوان های جالب و بحث برانگیز ماورالطبیعه است. ذهن همچون یک فضای خالی می ماند که همیشه همراه انسان است. وقتی ما فکر می کنیم، حرف می زنیم، می بینیم، می شنویم و احساس می کنیم همگی در ذهن مان حک می شوند.

اغلب مردم، فکر کردن را یک عامل ضروری برای زندگی شان می‌دانند و از اینکه هیچ فکری در ذهن نداشته باشند تا به بی ذهنی برسند، ترس دارند.

گاهی اوقات باید دست از تقلا کردن برداشت، یک گوشه ای نشست و بدون اینکه فکری صورت بگیرد خودمان را در آغوش آرامشی لذت بخش رها کنیم و تماما در لحظه اکنون حضور پیدا کنیم.

در این مقاله از سایت متاراز در مورد بی ذهنی که می تواند یکی از تمرینات مدیتیشن نیز باشد، مطالبی را گردآوری کرده ایم تا مخاطب می تواند در مورد مقوله بی ذهنی اطلاعات ارزنده ای را کسب کند.

بی ذهنی چیست

بی ذهنی سکوت و خالی شدن ذهن است. وقتی به بی ذهنی می رسید در واقع به انرژی مطلق وصل می شوید و می توانید با کل جهان هستی هماهنگ باشید. دقیقا مثل اتصال یک قطره که وارد اقیانوس می شود.

در بی ذهنی تو در واقع وارد بُعد دیگری از زمان می شوی که نام آن لحظه اکنون است.

زمان اکنون، که این روزها به طور کلی مردم در همه جای دنیا فراموش کرده اند. اصولا انسانها یا به گذشته یا به آینده متصل هستند و این باعث ایجاد استرس و نگرانی های انسان می شود.

گاهی اوقات حتی برای خطرات و رنجهایی که هنوز نیامده و اصلا شاید هیچ‌گاه نیاید، خودشان را درگیر کرده و باعث ایجاد ترس و دلهره در خود میشوند.

وقتی زندگی روزمره پر از تنش و اضطراب به خاطر افکار گذشته یا اندیشه های آینده ای که هنوز نیامده، می شود ذهن پر از آشفتگی می شود.

در چنین شرایطی تصمیم گیری ها غیر منطقی و اشتباه است و تمرکز ذهنی برای داشتن سبک زندگی سالم از بین می رود. و رنج و سختی اکثر قسمت های زندگی را در بر می گیرد.

چرا باید به بی ذهنی رسید

وقتی ذهن خالی شود و سکوت تمام بدن را فرا می گیرد آرامش به تمامی نقاط بدن، ذهن و روح رخنه می کند و شما تبدیل به عشق مطلق می شوید.

در بی ذهنی شما مجبور هستید که مشکلات و ناملایمات زندگی را کنار بگذارید و چند دقیقه ای را بدون هیچ فکری به سر ببرید. این فضای خالی که ایجاد می شود شرایط زندگی شما را کم‌کم بهتر می کند.

بی ذهنی با درون انسان در ارتباط است شما برای آنکه بتوانید اوضاع و احوال خود را آنگونه که می خواهید رقم بزنید باید دنیای درونتان را آرام کنید زیرا تشنج اعصاب و رنج های پی در پی همگی سبب ایجاد کدر شدن دنیای درونی شما می شود.

ذهن شلوغ امکان ندارد که بتواند شما را به خواسته هایتان برساند. زیرا موضوع اصلی که تمرکز روی هدف است در ذهن شلوغ و مضطرب وجود ندارد.

پافشاری همه استادان و متخصصین کوانتومی و ماورالطبیعه بر لحظه حال است. زیرا لحظه حال خالی است فارغ از گذشته و آینده. و بی ذهنی از لحظه اکنون آغاز می شود و به حقیقت مطلق می رسد.

در بی ذهنی تمامی باورهای اشتباه و توخالی و تمامی بهانه های ذهنی برای نرسیدن به زندگی شاد، کنار گذاشته می شود. و هر چه که باقی می ماند حقیقتِ شادی، آرامش، عشق، ثروت و سلامتی است.

فواید بی ذهنی

ارتباط برقرار کردن با فضای کوانتومی

در بی ذهنی می توان با فضای کوانتومی ارتباط گرفت جایگاهی که در حالت عادی هرگز به آنجا دست پیدا نخواهید کرد اما وقتی ذهن شما خالی شد می توانید با کوانتومی و دنیای ماوراء ارتباط برقرار کنید.

رسیدن به درک و آگاهی

یکی دیگر از فواید بی ذهنی به درک و آگاهی رسیدن است. آگاهی معنای والا و وسیعی دارد. وقتی تعریف و معنای حقیقی هر چیزی را به طور کامل با تمامی ابعاد آن متوجه شدید یعنی درک و آگاهی، شما به کمال رسیده اید و متعالی شده اید.

وحدت و یگانگی در بی ذهنی

همچنین به وحدت و یگانگی می رسید وقتی ذهن کنار می رود شما خالی از هر فکر می شوید و خود واقعیتان را با تمام وجود احساس می کنید. تسلیم می شوید خودتان را همین گونه که هستید دوست خواهید داشت. و عشق به خود والاترین نقطه اتصال به انرژی برتر است. زیرا در خود، خدا را می بینید.

اوج تفکر و هوشمندی

اوج تفکر و هوشمندی از دیگر فواید بی ذهنی است.

شاید این سوال برایتان پیش بیاید که اگر بی ذهنی خالی کردن ذهن از فکر است پس چرا می گوییم اوج تفکر و هوشمندی؟

سوال خوبیست. وقتی انسان چند دقیقه از روز را بتواند به هیچ فکری نپردازد بعد از اینکه به عالم مادی باز می گردد تمرکز ذهنی بالایی دارد ذهن در اثر استراحتی که کرده قدرتمند می شود و به راحتی می تواند تمرکز کند. وقتی ذهن آرام باشد و تمرکز کافی داشته باشید به راحتی می تواند فکرهای درست و تصمیمات درست و هوشمندانه برای زندگی بگیرید. در بی ذهنی در واقع شما ذهن را آماده می کنید که بتواند مسیر درست رسیدن به موفقیت و پیشرفت را بیابد.

تعادل انرژی کیهانی و چاکرا ها در بی ذهنی

تعادل انرژی در چاکراهای بدن ایجاد می شود در مقالات قبل در مورد مراکز انرژی و چاکراها به طور کامل توضیح داده ایم. وقتی بی ذهنی ایجاد می شود به همراه خود آرامش می آورد و عضلات بدن از حالت گرفتگی رها شده و مقاومت را کنار می گذارند و انرژی مسیر خود را در بدن به درستی پیدا می کند و بدن اجازه می دهد انرژی کیهانی وارد چاکراها شده و سلامتی جسم و روح را ایجاد کند. انرژی به طور کامل آزاد شده و در بدن، ذهن و روح به تعادل می رسد.

از لحظه حال لذت می برید

یکی از مزایایی که در مورد تمرین بی ذهنی است، یاد گرفتن لذت زندگی در زمان حال است شما هر روز غذا می خورید، سر کار می روید، آخر هفته ها با دوستان خود وقت می گذرانید و گاهی اوقات هم می گویید خوش گذشت. اما هیچ احساس شادی عمیقا در شما وجود ندارد وقتی در تمرینات بی ذهنی ماهر شدید از غذا خوردن لذت می برید از هر کاری که انجام می دهید لذت می برید دیگر هیچ چیزی برایتان یکنواخت نیست هر نفستان سرشار از لذت و نشاط خواهد بود.

راههای رسیدن به بی ذهنی

مدیتیشن

مدیتیشن از مهمترین تکنیک هایی است که توسط آن می توان به بی ذهنی رسید(تمرینات زیادی از مدیتیشن و مراقبه در سایت متا راز موجود است) به خصوص اگر تمرکز توسط مدیتیشن صوتی ایجاد شود. صدای گوینده و موسیقی که طی متن پخش می شود شما را وارد خلسه ای عمیق می کند مرحله خلسه شما را به بی ذهنی وارد می کند و دنیای درونتان کاملا با شما هماهنگ و همسو می شود.

فاصله دو فکر را زیاد کنید و فضای خالی بین دو فکر را بیشتر کنید

این تمرین را در هر کجا که باشید می توانید انجام دهید به صورت آگاهانه به افکارتان توجه کنید هر فکری که احساس می کنید ممکن است شما را آزرده خاطر کند را همان لحظه متوقف کنید می توانید به تنفس خود توجه کنید و دم و بازدم خود را آگاهانه گوش دهید.

سپس دوباره حواس خود به محیط اطراف بدهید اگر خط فکریتان تغییر کرد و مثبت شد یعنی شما موفق شده اید که بر ذهن خود مسلط شوید اگر هنوز هم به یاد افکار ناراحت‌کننده هستید هیچ اشکالی ندارد دوباره به تنفس خود توجه کنید و آگاهانه از آن فکر دوری کنید هر چه فاصله بین افکار را بیشتر کنید و فضای خالی بین آنها را به تنفس خود توجه کنید هر لحظه و هر روز به بی ذهنی نزدیکتر می شوید.

خندیدن

شاید تعجب کنید اما در لحظه ای که از صمیم قلب می خندید نیز به بی ذهنی رسیده اید این بار دقت کنید وقتی در حال خندیدن و شادی هستید هیچ فکر منفی در آن لحظه وجود ندارد تماما انرژی و نشاط هستید.

جملات نامفهوم و بی معنی بگویید

وقتی احساس می کنید که فکری بیش از حد شما را عذاب می دهد و در جایی هستید که نمی توانید مدیتیشن انجام دهید بهتر است که جملات بی معنی و نامفهوم را در ذهن یا زیر لب تکرار کنید. و خودتان را مجبور کنید که به کلمات و جملات نامفهوم خودتان گوش دهید. وقتی حروف را کنار هم بگذارید و بگویید ضمیرناخودآگاه شما هیچ پیش فرضی از این جملات ندارد بنابراین ذهن فعال ساکت می شود زیرا الگوی ذهنی به هم ریخته و سپس به شما اجازه می دهد آن فکر منفی را پشت سر بگذارید.

فقط نظاره گر باشید

این تمرین شاید کمی سخت باشد زیرا شما می توانید فکر منفی خود را دنبال کنید اما بدون احساس ناراحتی. فقط نظاره گر باشید، گویی در یک قطار نشسته اید و از دور یک اتفاق منفی را نگاه می کنید که به شما مربوط است اما شما نسبت به آن بی احساس هستید و هیچ قضاوتی ندارید. هر چه قطار از آن اتفاق دورتر می شود، اتفاق منفی کوچکتر می شود و دیگر محو شده و شما آن را نمی بینید این تکنیک نیاز به تمرین زیادی دارد اما نتیجه ای که از آن حاصل می شود شما را شگفت زده می کند.

عمیقا به درون خود سفر کنید

این روش هم تقریبا مانند انجام مدیتیشن است با این تفاوت که حتی در محل کار خود یا در اتوبوس نیز می توانید آن را انجام دهید کمی تمرکز کنید سعی کنید خودتان را از بدن و ذهن کمی جدا کرده و بیشتر وارد هسته درونی خود شوید. بیشترین تمرکز خود را به درون یعنی روح خود دهید وقتی عمیقا لایه به لایه به درون خویش سفر می کنید خواهید توانست به مرکز وجود خود و به بی ذهنی برسید.

گفتن مانترا

می توان از مانترای هفت چاکرای اصلی بدن برای بی ذهنی استفاده کرد.

مانند مانترای اوم یا مانترای لام تمامی توجه و آگاهی خود را به این کلمات که به صورت صوت گفته می شوند بدهید حتی می توانید از فایل صوتی مانترا هم استفاده کرده و همراه فایل صوت را تکرار کنید و به بی ذهنی برسید.

از ذهن آگاهی تا بی ذهنی

بین ذهن آگاهی و بی ذهنی تفاوت وجود دارد اما از ذهن آگاهی می توانید به بی ذهنی برسید.

زمانی که بار اول پشت فرمان یک ماشین نشسته اید را به خاطر می آورید؟ یا زمانی که در کودکی می خواستند به شما آموزش دهند که چطور بند کفش خود را ببندید؟

در ابتدا هیچ یک را بلد نبودید و برای انجام دادن آن ها در ابتدا به صورت آگاهانه به یاد آموزشهایی که به شما داده بودند، می افتادید و تمرکز خود را کاملا به کاری که می کردید می دادید بعد از مدتی که یاد گرفتید دیگر به صورت ناخودآگاه بند کفشتان را می بندید بدون اینکه به آن فکر کنید.

برای افکارتان نیز می توانید چنین کاری انجام دهید هر فکر یا هر عملی که می خواهید داشته باشید را به صورت آگاهانه به آن توجه کنید محتوا و اطلاعات را آگاهانه زیر نظر بگیرید.

ممکن است ضمیر ناخودآگاهتان به شما بگوید تو این را بلد هستی اما شما به او گوش ندهید با توجه و آگاهی مطلق کارها را انجام دهید مثلا با آگاهی کتاب بخوانید، راه بروید، حرف بزنید منظور این است که در آن لحظه هر کاری که انجام می دهید فقط و فقط به آن کار توجه کنید نه هیچ فکر دیگری نه هیچ کار دیگری.

فقط آگاهانه به کاری که می کنید متمرکز باشید اینگونه بعد از مدتی خواهید دید که به بی ذهنی می رسید وقتی در حال انجام کارهای روزانه تان هستید در لحظه اکنون به سر می برید و ذهن شما دقیقا همان جایی هست که بدنتان نیز آنجاست.

جمع بندی

تمامی منابع و اطلاعاتی که در ذهن ما ذخیره شده اند باورهایی هستند که از زمان کودکی تا به امروز در ما قوت گرفته اند لزوما همه آنها درست نیستند زیرا واقعیت زندگی هر کسی با دیگری متفاوت است.

شاید شما از یک اتفاقی به شدت غمگین شوید اما دوست شما اصلا به آن موضوع حتی فکر هم نکند بنابراین محیط پیرامون شما را کنترل می کند اما وقتی شما بدانید که چطور افکار خود را تغییر دهید و تمرین بی ذهنی را انجام دهید زندگی کاملا متفاوتی را تجربه خواهید کرد.

این شما هستید که باید بر محیط اطراف مسلط شوید و کنترل را بر عهده خود بگیرید بی ذهنی شما را به دنیای وسیعی از باورهای مثبت می رساند و شما می توانید به هر آنچه که می خواهید دست یابید.