تصویر تبلیغاتی تصویر تبلیغاتی

قوانین موفقیت در زندگی

قوانین موفقیت در زندگی که به دنیای درون و قانون جذب ارتباط دارد

در این مقاله درباره قوانین موفقیت در زندگی و  راه هایی که  ما را به موفقیت می رسانند خواهید خواند.

این قوانین شامل راز هایی است که افراد موفق به صورت آگاهانه یا به صورت غریزی از آنها استفاده می کنند ، مدارج موفقیت و پیشرفت را طی می کنند و در زندگیشان به هر آنچه خواهانش هستند دست می یابند.

اگر شما هم علاقه دارید این قوانین را بدانید با ما در سایت متا راز  همراه باشید.

مقدمه قوانین موفقیت در زندگی

تمامی چالشها و به عبارتی  تجربیاتی که در زندگی خود داریم را نگرش های ذهنی ما رقم می زنند.
لذا برای داشتن یک زندگی بهتر، باید بر اساس قوانینی که در جهان وجود دارند عمل کنیم تا بتوانیم به سلامتی، شادی، ثروت، روابط عالی دست پیدا کنیم.

اما باید اعتراف کرد قشر کمی از این اصول استفاده میکنند و اغلب انسانها ا این قوانین را در زندگی خود نمیدانند یا یاد نگرفته اند و یا در نهایت به فراموشی سپرده اند.

اگر این قوانین را نقض کنیم شکست خواهیم خورد.

بیشتر مردم می گویند ما به قوانین موفقیت آگاه هستیم و آن را باور داریم، اما آنچه که نتیجه کارشان هست غیر از این را نشان می دهد، زیرا باور را فقط بر زبان می گویند، اما وقتی در مسیر عمل قرار می گیرند این باورهای گذشته آنها هست که تجربه هایشان را رقم می زنند.

مسئله ای که وجود دارد این هست که ما باید تفکر عمیقی در ذهن و افکار خود داشته باشیم چون همه چیز از آنجا شروع می شود.

اما چطور می توانیم این کار را انجام دهیم و کنترل ذهن و بدنمان را در دست بگیریم و با قوانین موفقیت جهان هماهنگ و هم سو شویم؟

قانون اول موفقیت افکار

قانون اول موفقیت افکار

ذهن انسان افکار را می سازد و شکل می دهد و اربابی بسیار قدرت مند هست که همه تجربیات زندگی را به وجود می آورد ذهن همان گونه که خودش می خواهد می تواند هزاران خوشی یا ناخوشی برای ما به وجود بیاورد و تمامی برنامه ریزی زندگی ما به آن بستگی دارد.

ذهن می تواند بهترین دوست ما باشد همین طور می تواند بدترین دشمن ما شود.

زمانی که ما راجع به هر چیزی فکر می کنیم ذهن در حال پردازش آن فکر هست و سپس آن فکر را به لایه های عمیق ذهن می برد ما در خفا می اندیشیم و از آن می گذریم اما نمی دانیم که افکار ما محیط پیرامونمان را می سازند و در واقع ما از محیط اطراف همان چیزهایی را با حواس پنج گانه درک می کنیم که خودمان می خواهیم آنها را ببینیم، بشنویم و یا احساس کنیم.

برای داشتن یک زندگی ایده آل باید از دانش قانون تفکر استفاده کنید و از افکار قدرتمندی (که معمولا افکار مثبت و سازنده هستند)، برای پیشبرد اهدافتان استفاده کنید.

 

ما به همان چیزی تبدیل میشویم که اغلب به آن فکر میکنیم  ارل نایتینگل

قانون تفکر برای موفق شدن چه میگوید:

قانون تفکر می گوید هر فکر و اندیشه ای که در ذهن شما قرار می گیرد بر اساس قانون جذب یک ارتعاش و فرکانس ایجاد می کند درست مثل امواج رادیویی ، امواجی بسیار قوی که از زمان و مکان عبور می کند و بسیار قدرتمند هستند.

تا زمانی که انسان نمی داند که چطور باید زندگی کند، زندگی برایش یک معماست و هر چیزی برایش پیچیدگی های بسیاری دارد و رسیدن به آرزوهایش بیشتر اوقات به نوعی دست نیافتنی هستندو دست یابی به هر چیزی را بسیار سخت و طاقت فرسا می دانند.

اما داشتن یک زندگی موفق و ایده آل با در دست داشتن کلید طلایی آن، بسیار ساده است.

انسان موجودی پیشرفته است و مدام در حال رشد و پیشرفت است اگر به گذشته انسان نگاه کنیم، می بینیم که تمامی پیشرفتها و تکنولوژی ها توسط انسان ها صورت گرفته است، کسانی که کلید زندگی را پیدا کرده اند و می دانند که زندگی دیگر یک معمای ناشناخته نیست.

آنها چطور موفق شده اند و می شوند؟

آنها چطور به کلید دست یافته اند؟

این افراد با توجه به قانون تفکر تمامی پیشرفتهای بشری را رقم زده اند.

اندیشه شما از قدرت بسیار بالایی برخوردار است و تمامی تجربیات زندگی بر اساس افکاری هستند که با احساسات درآمیخته اند تسلط بر احساسات و حالات روانی باعث کنترل افکار می شوند. وقتی شما یاد بگیرید که کنترل افکار خود را در دست داشته باشید، پس می توانید محیط پیرامون را کنترل و برنامه ریزی کنید.

وقتی فکری در ذهن شما تکرار می شود و مدام به موضوعی واحد فکر می کنید در نتیجه آن فکر، فکر غالب شما می شود نکته اینجاست که این فکر احساسی در شما ایجاد می کند یا مثبت یا منفی و سپس اعمال و تجربیات شما را رقم می زند. افکار غالب در قسمت ضمیرناخودآگاه ذخیره می شوند و جزئی از باورهای ما می شوند. پس همه چیز از یک فکر شروع می شود، فکری که شما آن متولد کرده اید.

باورهای ذهنی ما اینگونه رشد کرده اند که فقط بر اساس حواس پنجگانه زندگی کنیم و باید همه چیز را تغییر دهیم باید محیط اطرافمان را تغییر دهیم مردم را تغییر دهیم هر چیزی را در محیط بیرون درست کنیم.

اما در واقع ما برای تغییر ابتدا از درون خود باید شروع کنیم

جایی که همه چیز از آنجا آغاز می شود، یعنی از فکری که احساسات نیز همراه آن می شود.

قدرت امواج فکر با چشم دیده نمی شود اما یک استعداد ذاتی هستند که واقعیت دارند درست مثل امواج رادیو که ما نمی بینیم اما می دانیم که واقعی هستند.

Waves of the human mind

 

فکر انسان درست مانند حرکت نور می ماند و می تواند در چند ثانیه دور دنیا به گردش در بیاید.

آیا تا به حال شده در مورد شخصی که از شما خیلی دور هست در حال فکر کردن باشید و بلافاصله او با شما تماس بگیرد؟ دانشمندان می گویند این رویداد همان قدرت حرکت امواج ذهنی هست. بدن شما دارای انرژی مغناطیستی بالایی هست، باورهایی که در ضمیرناخودآگاه گردآوری کرده اید مثل خود یا همانند خود را توسط انرژی مغناطیستی بدن جذب می کنند، زیرا امواج فکری از بدن ساطع شده و به اطراف با سرعت نور حرکت می کنند و مانند خود را دریافت می کنند.

در واقع این باورهای شما هستند که تجربیات آینده را می سازند و به این شکل شما یک آینده قابل پیشبینی دارید.

کمی به درون خود رجوع کنید و ببینید که افکار غالب شما که باورهایتان را ساخته اند بیشتر مثبت هستند یا منفی؟

آینده قابل پیشبینی شما در مسیر مثبت قرار گرفته یا مسیر منفی؟

آیا باور دارید که به اهداف خود می رسید یا فکر می کنید که این بار هم شکست می خورید؟

به هر آنچه هم اکنون فکر کنید همان را دریافت می کنید اگر فکر می کنید که باید تغییراتی را در زندگی ایجاد کنید پس هم اکنون وقت تغییر است.

تمامی اتفاقاتی که در پیرامون ما می افتند در واقع انعکاسی هستند از دنیای درون ما، پس تغییر را از دنیای درونی خود، با ساختن افکاری مثبت شروع می کنیم و از قانون تفکرات مثبت و فرستادن امواج و ارتعاش های مثبت برای پیشبرد اهدافمان استفاده می کنیم.

 

اجازه ندهید دیروز مقدار زیادی از امروز را اشغال کند. ویل راجرز

 قانون دوم موفقیت مثبت اندیشی

 قانون دوم موفقیت مثبت اندیشی

همه انسانها در عمق وجودی خود می دانند که منابع نامتناهی و پایان ناپذیری در جهان هستی وجود دارد و انرژی بیکرانی به صورت منظم جهان را کنترل می کند. اما گاهی اوقات برخی از ما این حقیقت را فراموش می کنیم.

همیشه پول، ثروت و فراوانی ها در کل جهان در گردش هستند آیا ثروت تمام می شود؟

مسلما خیر اما چطور است که در جایی به وفور قرار دارد اما در جای دیگر از فراوانی ها خبری نیست، از داشتن روابط عالی خبری نیست سلامتی نیست آیا برخی افراد خوش شانس هستند و برخی دیگر بد شانس هستند؟

کسانی هستند که انرژی را با افکار منفی خود آزاد می کنند و سپس همان را دریافت می کنند و آنقدر ذهنی بسته دارند که اجازه ورود هیچ انرژی مثبتی را به بدن و ذهن خود نمی دهند اینگونه افراد هستند که در گوشه ای می نشینند و فقط آه می کشند و می گویند که من بد شانس هستم!

اینگونه افراد هیچ گاه حتی از چیزهایی که دارند خوشنود نیستند و رضایتی هم  ندارند و در نتیجه ذهن خلاقی هم ندارند، چون خشم و رنج را با نارضایتی ادغام می کنند.

کسان دیگری هستند که خوشنود و شکرگذار زندگی می کنند اما همیشه بیشتر و بیشتر می خواهند و از آنچه که وجود دارد سعی می کنند بیشتر بسازند.

راههای بیشتری را برای رسیدن به موفقیت های بزرگ تست می کنند زیاد خواه و بلند پرواز هستند و در واقع کسانی که از خود و زندگیشان خوشنود و شکرگذار هستند، اما موفقیت های بیشتر می خواهند تا از زندگیتان رضایت بیشتر نیز کسب کنند، ذهنی خلاق دارند و خارج از چهارچوب ها فکر می کنند.

مثل کسانی که  توانستند به ماه سفر کنند زیاده خواهی سبب شد که برق اختراع شود همچنین بتوانیم سفرهای هوایی داشته باشیم و خیلی چیزهای دیگر.

اینگونه افراد معمولی فکر نمی کردند و همیشه می دانستند که منبعی از انرژی وجود دارد که آنها قدرت خود را از آنجا می گیرند.

در واقع انسان قدرت خود را از منبع اصلی انرژی می گیرد یعنی منشا انسان از خداوند هست، و زمانی که انسان فکر می کند، این نوسانات از ذهن انسان به صورت امواج خارج شده و به سمت منبع اصلی می رود.

همه چیز در جهان از ذرات ریز انرژی تشکیل شده و در حالت فرستادن و دریافت انرژی و نوسانات هست.

همه چیز در جهان به یک منبع انرژی وصل شده اند.

اگر انسان فکرهای ناقص و منفی داشته باشد بنابراین با توجه به آنچه که گفتیم همان را جذب می کند زیرا امواجی غیر از آن به سمت منبع کائنات نفرستاده پس همان امواجی که فرستاده شده همان به سمتش باز می گردد و این قانون کائنات هست. چیزی را به سمت شما می آورد که خودتان سفارش داده اید

شما باید از حواس پنجگانه خود فراتر روید و وسعت دیدتان را بیشتر کنید از محدودیتها عبور کنید چون هیچ محدودیتی وجود ندارد چهارچوبهای فکری را بردارید و با خوشنودی و شکرگذاری چیزهای بزرگتر و بیشتری از منبع انرژی بخواهید.

 

افرادی که به اندازه کافی دیوانه هستند و فکر می کنند می توانند دنیا را تغییر دهند ، کسانی هستند که این کار را می کنند. راب سیلتانن

 قانون سوم موفق شدن قانون جذب و ارتعاش

 قانون سوم موفق شدن قانون جذب و ارتعاش

وقتی که شما خواسته ای دارید ابتدا آن را در ذهن خود می سازید سپس آن را می خواهید باید به قانون جذب ایمان داشته باشید و صبور باشید پس خواستن و صبر کردن دو عنوان مهم هستند.

زیرا اگر بعد از خواستن صبوری نباشد و فقط به دنبال چطور و چگونه ها باشید.

در واقع شما در حال رد کردن خواسته تان هستید و دقیقا برعکس آن را جذب می کنید وقتی کسی مدام می گوید من خواسته ام را عنوان کردم ولی چرا نمی رسد یا مدام به هزینه هایی که برای داشتن خواسته اش باید پرداخت کند فکر می کند و رضایتی از وضعیت موجود ندارد بنابراین در حال دور شدن از خواسته اش می باشد.

لازم به ذکر است که بدانیم قانون جذب یا قانون کشش هیچ گاه اشتباه نمی کند دقیقا همان چیزی را به شما می دهد که آن را عنوان می کنید. همه چیز در جهان در حال نوسان هست ما اغلب چیزها را به صورت جامد می بینیم اما آنها در واقع ذراتی از انرژی هستند که به دور یکدیگر جمع شده اند و جسمی مادی را تشکیل داده اند.

همه چیز در جهان هستی از انرژی ساخته شده است

پس با توجه به دانستن این موضوع متوجه می شویم که انرژی و نوسانات بُعد زمان و مکان ندارند بلکه فقط همانند خود را جذب می کنند و اینجاست که قانون جذب به شکلی ساده معنا پیدا می کند.

انسان از ذرات انرژی تشکیل شده است وقتی فکر می کند و این فکر با احساسات او در می آمیزد از خود ارتعاش و فرکانس انرژی را می فرستد و سپس قانون جذب همانند یا مشابه آن را باز می گرداند.

شاید شما به این فکر کنید که من می خواستم از بدهی رها شوم و خواسته ام این بود که بدهی نداشته باشم، اما باز هم بدهی آماد زیرا کلمه بدهی بار منفی بسیار زیادی دارد و وقتی که شما به کلمه بدهی فکر می کنید.

 

در واقع بار منفی آن را بیشتر و بیشتر می کنید و نکته مهم اینکه احساستان بد می شود و حس ترس و نگرانی به سراغتان می آید.

باید به شما بگویم قانون جذب عقل و هوشی ندارد فقط آنچه شما می گویید و احساسش می کنید را به سمت شما می آورد، شما افکارتان پر بوده از کلمه ی بدهی و همان را به سمت شما آورده دوباره و دوباره بدهی.

 

کسی که می خواهد از بدهی رها شود باید بگوید من ثروت می خواهم و می دانم که ثروت و فراوانی از هر سو به سمت من در حال آمدن هست، باید کاملا هوشیار باشید و وسعت دید خود را افزایش دهید.

مسلما وقتی می گویید من ثروت می خواهم ولی زیر بار بدهی هستید ذهنتان مقاومت می کند و سراغ چطور و چگونه ها می رود اما این شما هستید که کنترل را در همین لحظات باید به دست بگیرید و اجازه ندهید که محیط پیرامون شما را کنترل کند.

اگر چند روز بتوانید این جملات و خواسته ها را بگویید خودتان متوجه می شوید که مقاومت ذهنی کم کم از بین می رود و ذهن شما در حال روشن شدن هست، حالا راههای مختلف برای ثروت جلوی شما ظاهر می شود راههایی که شاید قبلا هم بوده اند اما شما آنها را نمی دید.

تمرین کنید

چیزهای بد مثل بدهی، بیماری، روابط ناسالم، ترس، خشم و افسردگی همه با توجه به افکار و احساسات شما جذبتان شده اند.

اما خبر خوب اینجاست که همان طور که جذبشان کرده اید همان طور هم می توانید با صبوری و انجام تمرینان مختلف از جمله مراقبه و ایجاد آرامش درونی آنها را از زندگی خود دور کنید.

هر چیزی را که می خواهید آن را با احساسی خوب و مثبت بیان کنید و سپس در همان لحظه خودتان را تصور کنید که به آنچه می خواهید دست یافته اید تصویر سازی و تجسم یکی از مهمترین چیزهایی هست که شما را خیلی سریع به آنچه می خواهید می رساند تجسم کردن را یک تمرین جدی بدانید و هر روز این کار را انجام دهید.

ما توده ای از انرژی هستیم و خاصیت مغناطیستی قوی داریم وقتی فکری به سراغمان می آید آن را در ذهن می پرورانیم سپس با احساسات خود آن را وارد دنیای درون می کنیم و برای آن تصویر سازی می کنیم سپس باید به بُعد زمان اجازه دهیم که آنچه را می خواهیم برایمان به بهترین شکل محیا کند و این قانون جذب است.

قانون جذب را هر روز تمرین کنید آگاهانه تمرین کنید جملات تاکیدی مثبت بگویید و آنها را بنویسید آنها را بر روی آیینه یخچال یا هر جای دیگر در خانه بچسبانید.

اجازه دهید فرزندانتان هم آن را یاد بگیرند تا بالاخره یک روزی همه مردم با آن آشنا شوند و آن را به کار ببرند. و این را بدانید که، دانستن و عمل نکردن در واقع همان ندانستن است.

قانون چهارم موفقیت،  شناخت خود

قانون چهارم موفقیت،  شناخت خود

پایه و اساس رشد شخصیتی و فردی باید همراه با رشد معنوی باشد در غیر این صورت رشد شخصیتی یک چیز ظاهری و شاید مردم پسند باشد اما خود فرد از درون شخصی توخالی و تهی است.

اگر شما به دنبال دریافت خواسته های مادی هستید باید حتما از نظر معنوی نیز خواسته خود را بررسی کنید چون در غیر این صورت همه چیز به هم ریخته می شود و قطعا مشکل به وجود می آید.

اغلب انسانها گرایش به گرفتن دارند مدام خواسته های متفاوت دارند که آن را عنوان می کنند اما وقتی پای کمک رسانی و دادن چیزی به کسی در میان باشد آنها فکر می کنند که چرا باید این کار را بکنند، اما قافل از این هستند که این فکرشان در تضاد با قانون کائنات هست.

همان طور که گفته شد انسان منبع انرژی هست و وقتی این انرژی آزاد می شود بر اساس قانون چرخش بعد از مدتی به خودش باز می گردد وقتی کسی هنگامی که می تواند اما کمکی به دیگران نمی کند این نیز به خودش باز می گردد و اینجاست که باید گفت معنویات اگر نباشد در زندگی خیلی چیزها را از دست خواهید داد.

خالق این جهان شما را دریافت کننده قرار داده اما قبل از آنکه چیزی را دریافت کنید باید جایگاه ها را پر کنید و خودتان را آماده کنید، که یکی از کارهایی که شما را آماده دریافت می کند کمک رسانی به دیگران است. شما باید فضای مناسب برای آمدن خواسته ها و چیزهای خوب به زندگیتان را فراهم کنید، باید قبل از آنکه چیزهای خوب را دریافت کنید چیزهای خوبی را بدهید، بروند.

وقتی که شما در حال فکر کردن هستید در واقع توده ای از انرژی به سمت منبع اصلی انرژی یا همان خالق فرستاده می شود و همان مقدار را نیز دریافت می کنید، پس وقتی شما یک فکر مثبت را در ذهن خود پرورش می دهید در واقع انرژی که آزاد می کنید یک انرژی قدرتمند و مثبت هست که همان را نیز دریافت می کنید.

دوباره به یاد بیاورید

برای آنکه دوباره به یاد بیاوریم که چه انرژی عظیمی در وجودمان هست باید ابتدا درک و آگاهی خود را بالا ببریم چیزهایی که باید را یاد بگیریم و آنها را آنقدر تکرار کنیم تا ملکه ذهن شوند.

در ابتدا باید به صورت آگاهانه تغییر را شروع کنیم، باید درک کنیم که ما هر آنچه را طلب می کنیم آن هم ما را طلب می کند.

اگر خوبی می خواهید باید خوبی کنید اگر چیزی را می خواهید باید چیزی را بدهید به نیازمندش تا آنچه که خود می خواهید به سمتتان بیاید.

وقتی شما چیزی را می بخشید طرف مقابل خوشحال می شود و احساسی که در او به وجود می آید به شما نیز منتقل می شود و دوباره حس شما خوب می شود و این نیز یک قدم مثب و یک انرژی مثبت به سمت کائنات هست.

وقتی که شما چیزی را به کسی به می دهید او را خوشحال می کنید و او به سمت شما انرژی می فرستد پس در واقع وقتی شما چیزی را می دهید دارید چیزی را دریافت هم می کنید.

این ها همه به یکدیگر وصل هستند شما نمی توانید آن ها را جدا کنید، هر چه بیشتر بدهید و به دیگران کمک کنید بیشتر به دست می آورید شاید بگویید من که هنوز چیزی ندارم چطور ببخشم و از قانون چهارم که قانون بخشش هست استفاده کنم، باید گفت همین که شما دست به کار شوید همه چیز به سمت شما می چرخد و در نهایت به آنچه که می خواهید دست می یابید.

وقتی شما می بخشید در واقع ریلکس هستید و از قانون رهایی استفاده می کنید و در آرامش کامل هستید و این نشان می دهد که برای چیزهایی که می خواهید زور نمی زنید خودتان و دیگران را سرزنش نمی کنید از تنش ها به دور هستید و این حالت بخشش چیزی، نشان می دهد که شما در حالت دریافت هستید چون در آرامش کامل به سر می برید

یکی از اتفاقاتی که در حالت آرامش و ریلکسی می افتد دریافت کردن چیزهایی که می خواهید، هست.

هر آنچه که شما هم اکنون در زندگی دارید در واقع بازتابی هست از آنچه در ذهن خود، می توانید بدهید. اگر چیزهای عالی می خواهید باید چیزهای عالی ای را بدهید برود.

و این یک قانون ساده است وقتی می دهی، دریافت می کنی

در قانون طبیعت خلا معنایی ندارد وقتی شما چیزی را می دهید و می رود طبیعت دوست دارد که جای آن را پر کند بنابراین به سوی شما بهتر از آنها باز می گردند.

اما نکته ی این موضوع اینجاست که باید با رضایت، آرامش، ریلکسی و حس خوشایند بدهیم تا به صورت دلنشینی نیز دریافت کنیم.

با رضایت بخشیدن یعنی ایمان و باور شما به انرژی مطلق واقعی هست و شما در این حالت به قانون اعتماد کرده اید . این باور و ایمان واقعی، سبب می شود که شما قدرتمند شوید و راههای موفقیت به روی شما گشوده شود.

 قانون پنجم موفقیت

همه ما انسانها دوست داریم که در زندگیمان همه چیز داشته باشیم ثروت، عشق، سلامتی، آرامش، رفاه، انرژی و این کاملا طبیعی هست این خصلت انسان هست که اینها را بخواهد و خواستن حق طبیعی  اوست.

اما مهمترین نکته اینجاست که وقتی شما چیزهایی را می خواهید باید جایی در ذهنتان برای درک و داشتن شان نیز باز کنید.

حتما هم شما کسانی را دیده اید که ارثیه ای نسیبشان شد و بعد از مدتی همه را از دست دادند و یا در رابطه ای خوب و عالی قرار گرفتند و بعد از مدتی جدایی صورت گرفته،

دلیل این مسائل چیست آنها خواسته بودند پس چه اتفاقی افتاد؟

مسئله اینجاست که آنها فقط خواسته بودند اما خودشان را آماده دریافت نکرده بودند و آنها قدردان داشته هایشان نبودند و درکشان از آنچه که طلب کرده بودند بسیار پایین بوده است.

شما باید علم ثروت، علم سلامتی، علم آرامش، علم عشق طلبی را در وجودتان گسترش دهید.

وقتی شخصی خودش از نظر اخلاقی و از نظر اندامی یا هر چیز دیگر فردی شایسته نیست چطور می تواند فردی را طلب کند که تمامی آیتم های او را داشته باشد اگر هم چنین شخصی پیدا شود خیلی زود از کنارش خواهد رفت.

زیرا این شخص علم و درکی از عشق ندارد و تمام خوبی ها را فقط از طرف مقابل می خواهد و اما خودش هیچ علم و درکی از عشق ندارد.

بذر موفقیت را در ذهن بکارید

وقتی شما چیزی را می خواهید باید ابتدا آن را در ذهن خود رشد دهید آنقدر آن را بزرگ کنید تا آمادگی دریافتش را داشته باشید. می توانید از روش شکرگذاری این کار را انجام دهید قبل از آنکه آن را داشته باشید به شکرگذاری چیزهایی که دارید بپردازید و آنها را بزرگ و بزرگتر جلوه دهید.

اگر فقط نیمه خالی لیوان را ببینید و مدام در حال قضاوت کردن دیگران یا خودتان باشید و به محکوم کردن بپردازید چیزی نسیبتان نمی شود.

اما اگر مدام به دنبال خوبی ها باشید و مدام به شکرگذاری بپردازید پس در حال رشد دادن ذهنیت خودتان برای دستیابی به خواسته تان هستید.

این موضوع دقیقا مثل بچه ای می ماند که اگر با قضاوت و سرخوردگی بزرگ شود دچار عدم اعتماد به نفس خواهد بود اما فرزندی که با تحسین و تمجید بزرگ شود از اعتماد به نفس بالایی برخوردار است.

ذهن شما هم به همین شکل عمل می کند وقتی شما فقط به خوبی ها فکر می کنید و شکرگذار هستید درک ذهنتان بالا می رود و شروع به رشد کردن می کند و این موضوع در همه چیز صدق می کند در تحسین دوستانتان تحسین پول و فراوانی ها تحسین آرامش و هر چیزی که فکرش را می کنید

با تحسینگری تفکرتان تکامل پیدا می کند.

به دنبال خوبی ها بودن یعنی احساستان نیز خوب است و به دنبال قضاوت ها و محکوم کردن ها یعنی احساستان بد هست و ارتعاش نامناسب را به سمت خواسته تان می فرستید. پس تحسین و شکرگذاری کنید به دنبال خوبی ها باشید و شروع به قدردانی کنید اینگونه هست که قلبتان آرام می گیرد و صبور و بردبار می شوید و آغوش خود را برای دریافت خواسته تان باز می گذارید. افزایش نعمت فقط بر پایه قدردانی استوار است، از قانون پنجم یعنی قانون شکرگذاری برای دریافت خواسته هایتان استفاده کنید.

جهان افراد ضعیف را حمایت نمیکند

جهان ما به سرعت در حال پیشرفت است آیا می دانید که جهان به چه کسانی نیاز دارد و به چه کسانی در پیشبرد اهدافشان یاری می رساند؟

انسانهای قدرتمند و فعال کسانی هستند که همیشه راه پیشرفت و موفقیت برایشان گشوده می شود آنها دست نمی کشند و اگر هم شکست بخورند دوباره شروع می کنند و از مسیرهای دیگر به حرکت خود ادامه می دهند و به شدت به این مثال که می گوید هر آنچه بکاری همان را درو می کنی اعتقاد دارند

یعنی آنها به قانون جبران یا قانون تلافی کاملا اعتقاد دارند.

امروزه با فشردن یک دکمه می توانیم با آن طرف جهان ارتباط برقرار کنیم و تمامی اخبار کل دنیا را بدانیم در واقع جهان در حال کوچک شدن هست مسیرهای طولانی را با هواپیما طی می کنیم و خیلی سریع به مقصد خود می رسیم پس کسانی موفق هستند که از قوانین پیروی کنند.

شناسایی فرصت ها

وقتی شما می خواهید دست به کاری بزنید در ابتدا باید ببینید که نیاز مردم به آن خواسته و یا به آن کار چقدر است شما چقدر پول از این کار می توانید به دست آورید؟

مورد بسیار مهم دیگر توانایی شما در انجام آن کار است شما چه میزان توانایی برای انجام این کار دارید؟

آیا مردم می توانند جایگزین بهتری به جای شما پیدا کنند؟

شما باید کاری را برگزینید که مردم به آن نیاز بسیاری دارند و برای آن حاضرند پول خوبی به شما پرداخت کنند. شما باید توانایی خود را از کاری که انتخاب کرده اید بالا ببرید و مدام خود را به روز کنید، آنقدر خوب باشید که هرگز مشتری های شما جایگزینی برایتان نتوانند پیدا کنند.

اما اغلب اوقات بسیاری از مردم وقتی کاری را انجام می دهند اصولا گیج هستند و از قوانین اطلاع کافی ندارند، به کارهایی می پردازند که به آنها علاقه ای ندارند یا نیازهای جامعه اصلا برایشان مهم نیست و اصلا به یاد گرفتن قوانین نمی پردازند بنابراین شغل آنها، موفقیت آنها همیشه در خطر است.

آنها همیشه فقط نظاره گر تغییراتی هستند که در جهان اتفاق می افتد اما خودشان هرگز جزئی از آن تغییرات نیستند و نمی دانند که چطور با این تغییرات خودشان را وفق دهند و بیشتر مردم در حدی کار می کنند که فقط نیازهایشان بر طرف شود. البته شاید کسی بگوید من چند شیفت کار می کنم چطور می توانم به چیز دیگری فکر کنم، بله این همان عدم رعایت قوانین و عدم توانایی داشتن هست.

 

بازار بزرگ جهانی به انسانهای توانا و فعال و کسانی که به قوانین آشنایی دارند نیاز دارد، کسانی هستند که می گویند حقوقمان را درست نمی دهند و اصلا مزایایی برایمان قائل نیستند دیگر دل خوشی برای کار کردن نداریم ما هم از کار کم می گذاریم، اینگونه افراد باید بدانند که اگر کارشان را پر قدرت و با توانایی بالا انجام دهند و بهترین کار را ارائه دهند و مدام به فکر این باشند که چطور می توانند ارتقا پیدا کنند، بالاخره در آینده ای نزدیک به آنچه که می خواهند می رسند آنگاه دیگر دوستانشان تعجب می کنند که چه شد چرا او را برگزیدند اما آنها را نه؟

برای آنکه آنها به نیازها توجه کردند توانا و فعال بودند و خودشان را به روز نگه داشتند و جایگزین کسانی شدند که آنها فعالیت های خود را درست انجام نمی دادند.

انسان قادر به انجام پیچیده ترین محاسبات و انجام پیچیده ترین کارها ست مثل ساختن هواپیماهای غول پیکر مثل سفر به ماه، انسان از قدرت و نیروی مغناطیستی بسیار بالایی برخوردار هست، انسان صاحب نظام فکری بسیار قدرت مندی هست که توسط افکار و اندیشه هایش می تواند باعث تغییرات مهمی شود.

انسان اشرف مخلوقات

انسان با افکارش می تواند با منبع انرژی در جهان ارتباط برقرار کند، انسان یک خلقت بی نظیر است.

ما انسان ها کار می کنیم تا از خودمان و زندگیمان رضایت داشته باشیم اما اغلب انسانها فکر می کنند که کار می کنند تا بتوانند نیازهای خود را بر طرف کنند پس شادی و نشاط و دل خوش کجای زندگیمان قرار می گیرد؟

روی کارتان انرژی بگذارید هر روز بهترین باشید توانایی های زیاد کسب کنید و به روز باشید آنقدر خوب باشید که کسانی که با شما کار می کنند هرگز به دنبال جایگزینی به جای شما نباشند، حتی اگر در جایگاهی هستید که قدر شما را نمی دانند باز هم بهترین باشید آن موقع بر اساس قانون تلافی یا جبران خواهید دید که عاقبت چطور همه چیز به نفع شما تغییر می کند زیرا شما به منبع اصلی انرژی وصل هستید.

 قانون هفتم موفقیت عدم مقاومت ذهنی

 قانون هفتم موفقیت عدم مقاومت ذهنی

می خواهیم در مورد، قانون مقاومت نکردن صحبت کنیم اغلب انسانها مقاومت های ذهنی بسیاری دارند مثلا می خواهند در زندگی مادی خود تغییری ایجاد کنند برنامه ریزی می کنند و شاید کارهایی را هم برای بهبود اوضاع انجام دهند اما معمولا در همان ابتدای راه ذهن به آنها یاد آوری می کند که مگر نمی بینی اوضاع اجتماع چقدر خراب است هیچ کس نمی تواند این روزها پول بیشتری در بیاورد کلاهت را دو دستی بچسب و همین که هستی را حفظ کن.

اما انسانهای آگاه کسانی هستند که با افکار و اندیشه های خود هماهنگ هستند و به صورت آگاهانه به افکارشان سمت و سو می دهند و کنترل اوضاع را به دست می گیرند و به این شکل ذهن خود را از مقاومت ها رها می کنند. البته ناگفته نماند مقاومت های ذهنی یعنی اینکه شما خارج از چهار چوب، کاری را می خواهید انجام دهید و در حال ورود به سرزمین جدیدی هستید.

پس بهتر این است که در مقابل مقاومت، مقاومت نکنید زیرا هر چه به آن فکر کنید آن را قوی تر کرده اید، بگذارید این مقاومت تحلیل های خودش را بکند و شما هم در گوشه ای دیگر از مغزتان هوشمندانه رفتار کنید و کار خودتان را انجام دهید. این مقاومت کم کم به حاشیه می رود و سپس محو می شود

وقتی فکر مقاومی به سراغتان آمد می توانید آن فکر مقاوم را یک مشت تصور کنید که به سمت شما می آید و شما جا خالی می دهید و اجازه نمی دهید که آن مشت به شما بخورد آن فکر را فردی خشمگین قلمداد کنید که می خواهد شما را از پای در بیاورد اگر شما هم خشمگین شوید و به او مشت بزنید این کار ادامه پیدا می کند و تمامی زمان شما از بین می رود و آنچه نصیبتان می شود چیزی جز شکست نیست زیرا وقتی شما هم در مقابل آن مشت بزنید و مقاومت کنید در واقع در حال قوی تر کردن آن هستید.

پس جا خالی دهید بگذارید آن فکر خشمگین و ناراحت باشد اما شما با لبخند جا خالی دهید، به این عمل بی مقاومتی می گوییم.

قانون بی مقاومتی یا عدم مقاومت را درک کنید و همیشه برای پاسخ دادن به آن به صورت آگاهانه و از روی فکر واکنش نشان دهید و به عادت های روزانه اجازه واکنش های تکراری را ندهید.

 قانون هشتم بخشش

این روزها دانشندان کشف کرده اند که ذهن انسان بر روی بدن تاثیر مستقیم دارد و باید ذهن و بدن با یکدیگر متحد و هماهنگ باشند که اگر این چنین نباشد تعادل و کنترل از بین می رود و بدن کارهایی انجام می دهد که خلاف قوانین معنوی و دنیوی می شود و نتیجه آن احساس گناه است

وقتی کسی گناهی مرتکب می شود در واقع بدین معنا هست که تعریف او از قوانین اشتباه بوده، چه قوانین اجتماعی و دنیوی چه قوانین معنوی، برای آنکه هماهنگی ایجاد شود باید فقط قوانین را رعایت کرد و اینگونه از احساس گناه جلوگیری کرد.

حال با این حس چه باید کرد در واقع اگر حس گناه در ذهن انسان باقی بماند او را دوباره و دوباره در همان مسیر سابق قرار می دهد زیرا او مدام به گناه و کارهایی که انجام داده فکر می کند راه حل این است که ابتدا آن را بپذیریم و سپس خودمان و یا حتی دیگران را ببخشیم. برای همیشه ببخشیم و فراموشش کنیم و تصمیم بگیریم که از قانون بخشش پیروی کنیم.

از دوران کودکی به بیشتر ما آموخته اند که اگر کار اشتباهی انجام دهی این گناهی نابخشودنی و گناهی بزرگ است که زندگیت را تا پایان عمر تحت تاثیر چیزهای منفی قرار می دهد و این از همان دوران و شاید تا به امروز جزئی از باورهای ما شده است.

ما باید به این درک برسیم که اگر اشتباهی انجام دادیم که باعث شکست هایمان شد و یا باعث شد که در زندگی عقب گرد کنیم مجازاتمان آنقدر ها هم نباید سخت باشد، نباید در آن فرو برویم و زانوی غم بغل بگیریم و آن اشتباه یا گناه سبب شود که باقی عمر را نیز با فلاکت و بدبختی زندگی کنیم.

درست است که نقض قانون، گناه و اشتباه را به وجود می آرود اما قانون بخشش یک قانون فوق العاده برای رسیدن شما  به آرامش و ادامه زندگیتان است وقتی اشتباهی مرتکب شدید و با استفاده از قانون بخشش خودتان را بخشیده اید نه تنها برای خود بلکه برای دیگران هم جبران می کنید و عشقتان به زندگی و دیگران بیشتر و بیشتر می شود.

احساس گناه

وقتی شما احساس گناه دارید یعنی یک حس تنفر از خود و از دیگران به دل گرفته اید و این یک حس ویرانگر است و نه تنها زندگی خودتان بلکه زندگی دیگران را نیز تحت تاثیر خود قرار می دهد. بخشش به معنای رها کردن به معنای واقعی است باید بدانید که کارهایی که دیروز انجام داده اید را امروز دیگر نمی توانید تغییرشان دهید پس رهایشان کنید.

خودتان را ببخشید دیگران را ببخشید افکار منفی مثل نفرت و خشم را با خود حمل نکنید و در آرامش قرار بگیرید وقتی آرام می شوید خود به خود همه چیز جبران می شود.

اگر به نفرت ها، خشم ها، ناامیدی ها ادامه دهیم تمامی این افکار پوچ بر روی بدن نیز تاثیر منفی می گذارد و باعث انواع بیماری های خطرناک می شود.

به احساس خود رجوع کنید اگر می بینید که حستان همین الان بد است کنجکاوی کنید ببینید که چه چیزی باعثش شده و سریعا آن را ببخشید و رهایش کنید.

درست است شاید روزهای اول ذهن مقاومت کند اما شما به ببخش خود و دیگران ادامه دهید خواهید دید که بدنتان سلامتی و آرامش خود را باز می یابد و سپس افکار احساسات و اعمالتان با یکدیگر هماهنگ می شوند و در راستای هم قرار می گیرند و حالا شما کارهای درست را انجام می دهید و می توانید از ثروت، سلامتی و آرامش نهایت استفاده را ببرید و اینها همه مستلزم این هستند که از قانون بخشش استفاده کنید و خود و دیگران را ببخشید.

عاشق خود باشید به خودتان احترام بگذارید و برای خودتان ارزش قائل باشید، احساس خشم و گناه را با خود حمل نکنید که شما را نابود خواهند کرد. جای فکر و احساس بد چیزهای زیبا و خوب را در ذهن خود بکارید و افکار منفی را رها کنید از آنها بگذرید شاید مجبور باشید در ابتدا هر روز از قانون بخشش و رهایی استفاده کنید پس این کار را انجام دهید، خودتان و دیگران را ببخشید.

 قانون نهم قانون ایثار

در بخش نهم در مورد قانون ایثار صحبت می کنیم قانون ایثار را اگر درک کنیم زندگیمان پر از منفعت می شود ایثار کردن یعنی تسلیم کردن چیزی و سپس به دست آوردن یک چیز والاتر.

شما وقتی چیزی را تسلیم می کنید و آن می رود به جایش چیزی والاتر و بهتر می آید به شرط آنکه، آنچه که رفته واقعا به معنی ایثار باشد، نه از روی اجبار.

ایثار یعنی از خود گذشتن از وقت و زمان خود گذشتن تمرین کردن به صورت آگاهانه مطالعه کردن، تکرار کردن

شما حتما ورزشکارانی که در المپیاد شرکت کرده اند را دیده اید برخی افراد ساده لوح می گویند آنها چقدر شانس دارند که به این مقام رسیده اند در صورتی که تمامی افرادی که موفقیت های بزرگ کسب کرده اند تمامی ژنرال ها، سربازان وطن و یا کسانی که ما آنها را می شناسیم کسانی بوده اند که از قانون ایثار پیروی کرده اند.

از خصلتهای اینگونه افراد ایمان بسیار قوی هست و همچنین به معنای واقعی صبور و بردبار هستند.

آنها معقتدند خالق هستی یک نیروی همیشگی و قدرتمند است که به آنها وصل می باشد و این نیروی برتر قادر است که هر آنچه آنها می خواهند را برآورده کند آنها صبور بودن را بلد هستند و می دانند که در ازای چیزی که می خواهند بعد از ایمان قوی باید نظم در زندگی روزمره داشته باشند، تمرین و تکرار کنند و به صورت آگاهانه تصمیم بگیرند اگر زندگی نامه افراد مشهور و معروف را بخوانید به این مهم دست می یابید.

 

شما نیز برای آنکه از این قانون استفاده کنید باید افکارتان را نظم ببخشید و اجازه ندهید که هر فکر یا هر چیزی وارد ذهنتان شود، افکارتان را کنترل کنید و باید ذهن شما هماهنگ با قوانین باشد.

هیچ چیزی اتفاقی و شانسی به دست نمی آید وقتی شما به موفقیتی بزرگ دست می یابید شاید در مورد شما هم بگویند چقدر خوش شانس هست، اما این فقط خود شمایید که می دانید از چه چیزهایی گذشته اید و آنها را رها کرده اید تا بتوانید به این مرتبه برسید.

شما نمی توانید در سبک زندگی خود هم آدم خیلی خوب و خیری باشید و هم آدم بد و خشمناک و غضبناک، اگر باشید بین اینها هماهنگی و نظمی  وجود ندارد و عاقبت عادت های بد باعث از بین رفتن خوبی ها نیز می شوند.

از قانون ایثار استفاده کنید برای خودتان نظم و برنامه بسازید فقط به هدف نگاه کنید و صبور باشید اما هر روز و هر لحظه برای هدفتان توانایی ها و استعدادهایتان را قوت ببخشید.

عادت های بد و ناپسند را کناری بگذارید و افکارتان را برنامه ریزی کنید.

قانون دهم عدم محدودیت

در این قسمت با قانونی به نام قانون اطاعت از خالق و طبیعت آشنا می شویم.

یعنی ما باید کاملا آگاهانه بدانیم که هیچ محدودیتی در هیچ کاری وجود ندارد اگر چیزی به دلتان افتاده است یعنی آن را خداوند در وجودتان گذاشته تا در موردش به بزرگی و قدرت برسید و باعث گسترش آن شوید.

قانون طبیعت یعنی کاملا آگاه باشید و درک کنید که باید مثبت فکر کنید و کنترل اوضاع را به دست بگیرید و باید بین خواسته تان و قوانین هماهنگی ایجاد کنید نظم را به کار گیرید و صبور باشید.

درست مثل دانه هایی که می کارند و منتظر می شوند تا در تابستان آنها را درو کنند. اگر جوانه ای زودتر از موعد بخواهد سر از خاک بیرون بیاورد طبیعت آن را نابود می کند زیرا اگر هم رشد کند رشدی ناقص خواهد داشت، پس طبیعت آن را از بین می برد چون بر طبق نظم جهان عمل نکرده، ولی باقی دانه ها را پوشش می دهد و از آنها مراقبت می کند.

 

تمامی افرادی که در گذشته به موفقیت های بزرگی همچون اختراع برق دانستن، جاذبه زمین، پرواز انسان و غیره دست یافته اند کسانی بودند که دیگران برای آنها موانع بزرگی بودند، شاید حتی آنها را زندانی می کردند یا در برخی ادیان آنها را مرتد نیز می شناختند، اما آنها قانون اطاعت از طبیعت و خداوند را در پیش گرفته بودند که بالاخره پیروز هم می شدند.

اطاعت کردن از قوانین کار ساده ای نیست اما شدنیست باعث می شود شما فردی قوی با ایمان قدرت مند و صبور باشید و می توانید در آگاهی کامل زندگی کنید.

سیستم بدن و روح انسان بر اساس قوانین الهی پایه ریزی و برنامه ریزی شده است و اگر شما به مقاومت بپردازید و از آن اطاعت نکنید، پس زندگی پر از نگرانی ها و عادت های ناپسند را تجربه می کنید و ما کاملا باید وابسته و مطیع قانون اطاعت باشیم.

اگر از این قانون سر باز زنیم یعنی از فکر کردن برای خود و کنترل زندگیمان سر باز می زنیم و فکر کردن راجع به خودمان را به دست کسان دیگر می دهیم که آنها برایمان برنامه ریزی کنند ما را ناامید کنند پریشان کنند و یا ما را از بین ببرند.

آنها به جای ما فکر می کنند و می خواهند مثل آنها مسیر اشتباهی را انتخاب کنیم و اگر مقاومتی کنیم ما را تنبیه می کنند همین جا مرز بین موفقیت و شکست هست اگر به اطاعت از قانون الهی بپردازیم کنترل را دست می گیریم در غیر این صورت شکست را پذیرفته ایم.

جالب است بدانیم که قانون طبیعت آنقدر مهم است که به تنهایی اگر آن را اجرا کنیم خیلی راحت به خواسته هایمان میرسیم.

قانون یازدهم

حتما شما هم کسانی را دیده اید که وقتی موفقیت شخص دیگری را می بینند می گویند خواسته خداوند بوده که او شانس بیاورد و چنین همسری اختیار کند یا می گویند خواسته خداوند بوده که چنین ثروت عظیمی را به دست بیاورد یا می گویند خداوند همه را مورد نظر و لطف خود قرار نمی دهد.

به نظر شما آیا این گفته ها درست است؟ خوب معلوم است نه،  خداوند همه انسانها را به یک میزان دوست دارد و هیچ رازی پشت این قضیه نیست ما همگی منشایی از خداوند هستیم پس چطور ممکن است خالق کسی را دوست داشته باشد و به او ثروت دهد و دیگری را دوست نداشته باشد و به او فقر دهد.

آنان که موفق هستند از قوانین پیروی می کنند.

اراده خداوند هست که این قابلیت را به انسان داده که بزرگ و توانگر شود قدرت مند و خارق العاده شود. وقتی کسی می خواهد بزرگی کسب کند باید مرحله به مرحله شروع کند وقتی به قله نگاه می کنی به نظر کار بزرگ و طاقت فرسایی می آید اما وقتی قدم اول را برداری بقیه راه آسان می شود.

خداوند می خواهد که انسان به این دنیا بیاید و با تکیه بر قوانین از زندگیش لذت ببرد ثروت مند شود سلامت باشد در آرامش کامل زندگی کند و باعث بسط و گسترش جهان پیرامون خود نیز شود.

انسان منبعی عظیم از استعداد ها و ایده های خالص است و انسان ثروتمند به دنیا می آید زیرا او با ذهنی کامل و آگاه به دنیا می آید.

فقط باید به صورت درست پرورش پیدا کند تا رشد دائمی داشته باشند ما برای رشد و ترقی ساخته شده ایم و وقتی از تمامی قوانین استفاده کنیم به سازندگی می رسیم یا می توان گفت به کمال و به آنچه که به خاطرش متولد شده ایم، خواهیم رسید.

ما باید رازهایی که در طبیعت وجود دارند را کشف کنیم و آنها را کپی کنیم . از منابعی که طبیعت بیکران در اختیارمان قرار داده استفاده کنیم هیچ محدودیتی وجود ندارد چون پایانی وجود ندارد.

از فاکتورهای احساسی خود یعنی حس چشایی، بویایی و غیره فراتر روید و به قانون مطلق خداوند بپیوندید و با آن هماهنگ باشید.

می توانید هوش شگفت انگیز خود را به کار گیرید و هدف خود را در طبیعت جستجو کنید و برنامه آن را در ذهن بچینید و وقتی شما هدف خود را پیدا کردید و از محدودیتها گذشتید و آن را به دست آوردید می بینید که طبیعت نیز به آن احتیاج داشته وقتی برق اختراع شد زندگی برای همه بهتر شد.

کلام آخر

از زمانی که کره خاکی به وجود آمده است زمان زیادی می شود که گذشته، اما تمامی اختراعات و اکتشافات و پیشرفتها در صده ها اخیر اتفاق افتاده است و دقیقا این اتفاق از زمانی افتاده که انسان شروع به فکر کردن می کند و استعدادهایی که درونش هست را شکوفا می کند او فکر می کند فکر می کند و فکر می کند و بالاخره افکارش را به مرحله اجرا می گذارد.

استفاده از قانون استعدادها یکی از مهمترین قوانین موفقیت است. وقتی که شما مطمئن باشید که از یک منبع بزرگ انرژی آمده اید و استعداد بی کرانی درونتان هست با باوری قوی به کشف چیزهای جدید می پردازید. ذهن شما بدون نقص است ذهن شما ایده آلترین است ذهن خود را مانند گنجینه ای پیشرفته بدانید که وقتی آن را به صورت درست پرورش می دهید شما را به هر آنچه می خواهید می رساند.

 


برچسب:

,

مریم رضایی

نقش: نویسنده

مهم نیست که انسان چه اندازه می داند، چه چیز کسب کرده و چگونه پرورش یافته، مهم این است که دانسته خود را چگونه بکار می برد

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کپی رایت 2024 متا راز
تمامی حقوق وب سایت متعلق به متا راز می باشد.
Whatsapp
0
دیدگاه شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x